نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

ثمره ی عشق

عیدتون مبارک

ز یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان ‌آرا                         که رخت نور پوشاندند بر تن ، آسمانها را یکی صادق، یکی احمد یکی عالی یکی اعلا                          یکی بنیانگر مکتب، یکی آرنده مذهب یکی نور نبوت را به دل ‌ها تافت تا محشر                         &nbs...
21 بهمن 1390

دخملی کتاب می خونه + یه خبر خوب!

به نام خدای مهربونی که تو رو به من داد ، بزرگ ترین نعمت زندگی من خیلی دوستت دارم دختر گلم خیلی وقت هست که دیگه خودت با خودت بازی میکنی ، با عروسکهات بازی می کنی و قصه و شعر برای خودت و اونا می خونی اکثر کتاب قصه هات رو که فکر میکنم 40 تایی باشه برای خودت میخونی یعنی از بس برات خوندم دیگه حفظ شدی و حالا خودت برای خودت می خونی خیلی وقته می خوام برات بنویسم فرصت نشده یه عالمه از عکس هات هم مونده که برات نذاشتم حتما میذارم به زودی گلم تازه اسم روزای هفته رو هم یاد گرفتی البته به ترتیب نه ولی همشو بلدی بگی ولی عاشق دوشنبه شدی همش میگی دوشنبه بریم دوشنبه بیا دوشنبه بخر هر چی میخوای بگی میگی دوشنبه باشه الهی فدات شم من مثلا...
17 بهمن 1390

روزی که مـــــــــــ من و تو ـــــــــــادر شدیم!

این پست دو منظوره است!!! اول تبریک برای تولد یکی از نی نی های گل نی نی وبلاگی که یکی از دوست های خیلی عزیز ماست: دو سال پیش در چنین روزی یعنی 14 بهمن 1388 دوست خوبم ندا ، طعم شیرین مادر شدن رو چشید. روزی که نیایش عزیزش قدم های کوچولوش رو، روی چشم های مامان و بابای مهربونش گذاشت و چشماشون رو برای همیشه روشن کرد و عاشق ، الهی سالیان سال کنار هم شاد باشید و خوشبخت... نیایش عزیزم تولد 2 سالگیت مبارک شاد باشی گل ناز عزیزم هدیه ی من برات یه دنیا عشقه پروانه ی قشنگ بابا بزرگ زنده باشی الهی و روح پدر بزرگت هم شاد باشه همیشه برای تبریک تولد نیایش جون کلیک کنید کتاب آفر...
14 بهمن 1390

شاهکار هنـــــــــــــری

سلام به یکی یک دونه خودم دختر گلم خیلی دوستت دارم عزیزم هر روز داری شیرین تر میشی و خواستنی تر الهی فدات شم خیلی عاشقتم هر چی بگم بازم کمه همه ی وجودمی تو ، عمرم و نفسم تویی حالا از قربون صدقه رفتن بگذریم میرسم به شاهکار هنریت ... چند شب پیش برات خمیر بازی گرفتم خیلی ذوق کرده بودی و همش دلت میخواست باهاشون بازی کنی خودم هم یاد بچگی هام افتاده بودم و دلم میخواست بازی کنم بابایی هم اومد کنارمون نشست و سه تایی یکم خمیر بازی کردیم ساعت 11 شب  به بابایی گفتم یادش به خیر چه قدر خمیر بازی دوست داشتم وقتی بچه بودم ولی بابایی گفت من تا حالا خمیر بازی نکردم تو هم همش میگفتی یادش به خیر (البته هنوز ر رو نمیتونی بگی و همون ی میگی!)...
9 بهمن 1390

بیا شمع ها رو فوت کن...

نیایش گلم عاشق شمع فوت کردنه هی میگه مامانی مشَلَن (مثلا) تَلُده (تولده) منه، بیا شَم شوشن کن  (شمع روشن کن) قربون اون لُپات بشم که اینطوری بادشون میکنی تازه بعد هم که با کلی به قول خودش پوف خاموشش میکنه دست میزنه و میگه باکَلا به من (باریکلا) این لباسی که تن دختر گلمه لباس سیسمونی منه همین یک دونه لباس رو مامانم نگه داشته مامان بزرگم خودش دوخته بوده اون زمان ها (البته منظورم همون 26 سال پیشه نه خیلی اون زمان های دور )اکثر لباس های سیسمونی رو خودشون میدوختن ...
5 بهمن 1390

نیایش تابستونی در یک روز زمستونی!

نیایش : دلم بَیای (برای) تابشتون تنگ شده البته دل مامانم تنگ شده ، لباشه لختی لختی تن من کَیده (کرده) ، اَ (از) من عتش (عکس) بیگی یه (بگیره)!! مامانی : قربون البته گفتنت بشم مامانی ...راست میگه دخملم دلم خیلی برای تابستون و هوای گرم تنگ شده پس کی این هوا میخواد گرم بشه دلمون پوسید تو خونه ! امروز هوس کردم لباس خنک و به قول نانی لختی لختی تنش کنم البته فقط در حد یه عکس گرفتن چون هوا سرده واقعا ...(راستی این لباس خوشگل رو هم خاله بابا برای نیایش جون خریدن ...ممنون) راستی 28 ماهگیت مبارک گل نازم الان دیگه دخملی بلده بیشتر شعرها رو از حفظ بخونه و قصه ها و شعر های کتاباش رو برای خودش می خونه یعنی از روی عک...
5 بهمن 1390

به جمع خادمین معنوی امام رضا (ع) بپیوندید

آیا شما هم دوست دارید به جمع خادمین معنوی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بپیوندید ؟ به دلهای صاف و بی ریای بسیاری از مردم ایران که نگاه میکنی شوق و ارادتی ویژه به حضرت امام رضا علیه السلام ، تنها یادگار شجره طیبه امامت در خاک ایران می یابی که این مهر و شوق و ارادت را با دنیا عوض نمیکنند . سیل انبوه مشتاقانی که هرروز پروانه وار گرد آن مضجع نورانی میگردند گواه این مدعاست . مردمانی که از راههای دور و نزدیک ، بی تکلف و خالصانه غبار راه زندگی را در زلال بیکران دریای مهر و رافت رضوی شستشو میدهند و از زیارتشان توشه ای برای دنیا و آخرتشان به همراه می برند . این شوق زیارت هنگامی دیدنی تر میشود که می بینی هر زائری در جای جای حرم سعی میکن...
5 بهمن 1390

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم السلام عَلی علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام  التقی النقی و حُجَتک عَلی من فوق الارض و من تحت  الثَری الصِدیق الشهید صلو ة کثیرة تامة زاکیة متواصلة  متواترة مترادفة کافضل ما صَلَیت علی احد من اولیائک   هر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای، آنجا برای عشق شروعی مجدد است... خراسان می‎دهد بوی مدینه خراسان کوه غم دارد به سینه خراسان را سراسر غم گرفته  در و دیوار آن ماتم گرفته شهادت امام رضا(ع) تسلیت باد ...
3 بهمن 1390

خدا

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوشِ دل پروردگارت با تو میگوید   ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را ، آشتی کن با خدای خود  تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟   تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم   تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم   طلب کن خالق خود را بجو ما را ، تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم ، خدایی عالمی دارد   تویی ...
1 بهمن 1390

توی باغ آسمان

 تو چه ساده ای و من چه سخت تو پرنده ای و من درخت آسمان همیشه مال توست ابر زیر بال توست من ولی همیشه گیر کرده ام تو به موقع می رسی و من سالهاست دیر کرده ام  تو چه ساده ای و من چه سخت تو پرنده ای و من درخت آسمان همیشه مال توست ابر زیر بال توست من ولی همیشه گیر کرده ام تو به موقع می رسی و من سالهاست دیر کرده ام خوش به حال تو که می پری! راستی چرا دوست قدیمی ات _ درخت را _ با خودت نمی بری؟ فکر می کنم توی آسمان جا برای یک درخت هست. هیچ کس در ِ بزرگ باغ آفتاب را روی ما نبست. یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار یا مرا ببر توی آسمان آبی ات بکار خواب دیده ام دست های من آشیان تو می ش...
30 دی 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد