دخملی کتاب می خونه + یه خبر خوب!
به نام خدای مهربونی که تو رو به من داد ، بزرگ ترین نعمت زندگی من خیلی دوستت دارم
دختر گلم خیلی وقت هست که دیگه خودت با خودت بازی میکنی ، با عروسکهات بازی می کنی و قصه و شعر برای خودت و اونا می خونی
اکثر کتاب قصه هات رو که فکر میکنم 40 تایی باشه برای خودت میخونی یعنی از بس برات خوندم دیگه حفظ شدی و حالا خودت برای خودت می خونی
خیلی وقته می خوام برات بنویسم فرصت نشده یه عالمه از عکس هات هم مونده که برات نذاشتم حتما میذارم به زودی گلم
تازه اسم روزای هفته رو هم یاد گرفتی البته به ترتیب نه ولی همشو بلدی بگی ولی عاشق دوشنبه شدی همش میگی دوشنبه بریم دوشنبه بیا دوشنبه بخر هر چی میخوای بگی میگی دوشنبه باشه
الهی فدات شم من مثلا همین الان اومدی پیشم و بهم میگی مامان بییم پیش خاله دلم به خاله تنگ شده میگم امروز خاله مهمون داره باشه فردا میگی: شَدا دوشنبه اَشت؟(فردا دوشنبه است؟) دیروز و امروز و فردا رو هم بلدی و کاملا متوجه میشی
دیروز دیدم نشستی و داری کتابات رو یکی یکی ورق میزنی و تعریف می کنی قصه هاشو برای همین گفتم عین حرفات رو بنویسم تا بعد بزارم تو وبلاگت یادگاری
البته بعضی وقتا هم که داری همین جوری راه میری دور خونه یه دفعه یاد یه شعر یا قصه میفتی و می بینم همین طور داری با خودت حرف میزنی و قصه هایی رو که حفظی میگی
مثل این قصه که الان می نویسم برات از زبون خودت شیرین زبونم که داشتی برای خودت همش رو تعریف میکردی و من هم کلی ذوق کردم فدات شم :(اصلا همکاری نمیکنی صدات رو ضبط کنم دختر گلم وگرنه خیلی با مزه میشد تا میفهمی دارم ضبط میکنم میگی نه نه خاموشش کن! البته نا گفته نماند که از فیلم گرفتن خیلی خوشت میاد و میگی ازم شیلم بی گی فیلمشو دارم ولی صدات رو نه! )
آیزوی بچه خگوش
یکی نبود
زییه زیر گمبد کبود
جنگل بود مَشَلن مثلا خیشی خرسی بود ، مای مار بود، اوباگه قورباغه بود
بعد یه بچه خگوشی بود اشمش اسمش خگوشی بود
با پِدَیو مادَیش پدر و مادرش نِندگی میکَد زندگی می کرد
با دُم دیاز دم دراز و تیگ تیگی تیغ تیغی دوشت دوست بود
اما با دوشتاش بادی نکَد نایاحت ناراحت بود گمگین غمگین بود
خوابیده بود
پدَیِش پدرش نایاحت بود
بعد خگوشی گُشت گفت من دُم شنجاب سنجاب میخوام
پِدَیِش خندید و گُشت اما شما دم اَشَنگی قشنگی دایی داری
اما خگوشی یازی نبود راضی نبود دُم دوشتش پشمالو بود
بعد بعد گُشت گفت دُمت به من میدی
بعد یَشت رفت بادی با خوشالی خوشحالی
اما شب یَشت رفت خونه ، دمش تو خونه جا نشد
نی می تونست بخوابه
خگوشی اشتها اشتباه کَیده کرده بود
پدیش گُشت پدرش گفت دُم شنجابا به دَدِ شما نی می خویه به درد شما نمیخوره
تا اون دِیَخت درخت تا اون دیخت بپیه بپره اما عَیای غذای ما شبژیجاته سبزیجاته یو نمین روی زمین پیدا میشه
بعد دمش پش داد پس داد بعد با خوشالی بادی کَیدَن بازی کردن
اِشه ی قصه ی ما به شَی سر یِشید رسید
کلاگه کلاغه به خونش نَیِشید نرسید
بالا اومدیم ماشت ماست بود
پایین اومدیم دوگ دوغ بود
اِشه ی ما دویوگ دروغ بود
حالا بعد از خوندن یه قصه از زبون دختری یه خبر خوب هم دارم+یه اطلاعیه!
برید ادامه مطلب
اول باید از خدای مهربونم تشکر کنم که اینقدر همیشه دوستمون داره و واقعا همیشه کنار خودمون حسش میکنم خدایا ازت ممنونم به خاطر همه چیز ممنونم همیشه شکرت رو گفتم و میگم
هر بار که به صورت دخترم نگاه میکنم ، بغلش میکنم ، بهش میخندم، بهم میخنده ....میگم خدایا شکرت با همه وجودم میگم شکرت هر بار که همسرم در خونه رو باز میکنه و میاد تو میگم شکرت خدایا کمک کن هیچ وقت یادم نره که بگم شکرت
همیشه میگم خدایا به خاطر همه چیزایی که بهم دادی و ندادی شکرت به خاطر اینکه تو تمام لحظه های زندگیم حست میکنم شکرت همیشه کنارم بمون خیلی دوستت دارم
2 روز پیش یعنی 15 بهمن بالاخره بعد از یه انتظار خیلی طــــــــــــــــــــــــــــــــــولانی ، نتایج قرعه کشی سال 90 عمره مفرده اعلام شد اولویت تشرف ما 503 اعلام شده نمیدونم دقیقا یعنی چی ولی خب به هر حال شکر هزار بار شکر خیلی خوشحال شدیم خیلــــــــــــی ، با اینکه از سال 93 اعزام هست ولی خدا بزرگه ان شا الله تا اون موقع زنده باشیم و بریم خونه ی خدا، با نیایشم ...خدایا ازت ممنونم که ما رو لایق دونستی و طلبیدی ، خدایا قسمت همه بکن
ما 21 مهر ثبت نام کرده بودیم یعنی بابایی خواست که اسم هر سه تامون رو بنویسه چون اون موقع اول می خواست برای مامان جون (مامان خودش) فقط ثبت نام کنه ولی به من گفت دلم می خواد اسم هممون رو بنویسم ممنونم ازش واقعا که همیشه به فکرمونه و خیلی زحمت میکشه همین جا از بابایی مهربون هم تشکر میکنم که همیشه و در هر حال به فکر ماست خدایا به خاطر همسر نمونه ای که بهم دادی شکرت
خدایا ازت می خوام همیشه کمکمون کنی و تنهامون نذاری که اگر تو با ما باشی همه چیزای خوب هم با ماست خدایا خیلی دوستت دارم و ازت ممنونم... هیچ وقت تنهامون نذار ، خدایا همه لحظه هامون رو به تو می سپارم پُرش کن از حضور خودت...
پی نوشت 19 بهمن :
" ای نور ما، ای سور ما، ای دولت منصور ما ، جوشی بنه بر شور ما تا "می" شود انگور ما
دوست خوبم مامان علی کوچولو این رو برام نوشته اطلاعاتم کامل نبود ایشون زحمتش رو کشیدن:
(اولویت پیش از 300 به ثبت نام شده های سال 87 اختصاص دارد و اعزام آنها تا سال 93 طول می کشد. و پس از آن ، اولویتهای 300 تا 600 شروع می شود. سازمان حج و زیارت اعلام کرده هرسال 800 تا 900 هزار نفر را به عمره اعزام می کند. همچنین اعلام شده است که هر اولویت22هزارنفر را شامل می شود . یعنی هر سال 40 اولویت اعزام می شوند.زمان احتمالی اولویتها بدین شرح می باشد: اولویت 301 تا 340 سال اعزام 93، اولویت 341 تا 380 سال 94، اولویت 381 تا 420 سال 95، اولویت 421 تا 460 سال 96، اولویت 461 تا 500 سال 97، اولویت 501 تا 540 سال 98 ، اولویت 541 تا 580 سال 99، اولویت 581 تا 600 سال 1400.
منبع : روزنامه خبر جنوب دوشنبه 17/ بهمن/ 90......)
اعزام شما احتمالا بین سالهای 97 تا 98 . انتظار شیرینیه دوست گلم موفق باشی و سلامت .
♥♥خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا بازم شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکرت♥♥
مرسی دوست خوبم آره انتظار شیرینیه ، درسته ان شا الله که این طور باشه که گفتن و واقعا سالی 800 هزار نفر ! رو اعزام کنن ... و ما هم زنده باشیم و بتونیم خونه خدا رو زیارت کنیم هر چند که ایمان دارم خونه ی خدا باید توی قلب آدم ها باشه ان شا الله که بتونیم درونمون حسش کنیم و راضی باشیم به رضای اون همیشه
وگرنه خیلی ها که مدام مشرف میشن شاید هنوز خدا رو تو دلشون پیدا نکرده باشن وگرنه میتونستن درک کنن که برای مردم شون این انتظار ها خیلی سخته و راه بهتری پیدا میکردن راهی جدای از گفتن منتظر باشید...منکه هنوزم نفهمیدم اینا که اصلا نمیخواستن بین 6 میلیون و 500 هزار نفر قرعه کشی کنن و می خواستن همه رو اینجوری اولویت بندی کنن چرا از اول گفتن قرعه کشی هست! چرا گفتن 2میلیون و 600 هزار نفر اعزام میشن چرا گفتن زمان ثبت نام تاثیری توی زمان اعزام نداره!!! البته واضحه چرا نگفتن یا بهتره بگم چرا دروغ گفتن................
بگذریم از این حرفا که نه خیر دنیا توشه نه آخرت ، دختر گلم درسته که یه کم دلم گرفته از اینکه باید خیلی منتظر باشیم ولی حتما خواست خدا بوده تا تو هم که همراه ما هستی بهترین و کامل ترین استفاده رو از این سفر معنوی ببری...الهی به امید تو