نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

ثمره ی عشق

یه روز عاشقانه

نیایش نوشت: سلام به همه (هرچند که من هنوز سلام کردن بلد نیستم ولی بلدم بنویسم!!!) سلام به همه نی نی کوچولوها و مامانی های مهربونشون که دوستای خوب ما هستن اومدم یواشکی یه چیزی بگم بهتون و برم تا مامانی نیومده!!!!!!!! . . . امروز اُمین سالگرد عروسی مامان و بابامه  یعنی روزی که با هم رفتن زیر یه سقف ... خودشون میگن دیگه من نمیدونم یعنی چی...فقط میدونم خیلی روز خوبیه چون خیلی خوشحال بودن مامانی جونم بابایی جونم مبارک باشه ، خیلی دوستون دارم ، ممنونم ازتون که مامان و بابای مهربون من هستین همیشه کنار من بمونین مطمئن باشید زود زود همه این چیزایی که نو...
17 شهريور 1390

بازی من و خدا...

زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار، رو به راه بود هیچ چیز ، نه سفید و نه سیاه بود با وجود این، مثل اینکه چیزی اشتباه بود زیر گنبد کبود بازی خدا نیمه کاره مانده بود واژه ای نبود و هیچ کس شعری از خدا نخوانده بود... تا که او ، مرا برای بازی خودش انتخاب کرد توی گوش من یواش گفت: "تو دعای کوچک منی" بعد هم مرا مستجاب کرد پرده ها کنار رفت خود به خود با شروع بازی خدا عشق افتتاح شد... سال هاست اسم بازی من و خدا زندگی است هیچ چیز مثل بازی قشنگ ما عجیب نیست بازی ای که ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت با خدا طرف شدن کا...
12 شهريور 1390

این روز های نیایشم...

سلام به دختر شیرین زبونم که این روزا اینقدر بامزه شده عسلم میدونی خیلی شیطون شدی و بعضی وقتا واقعا آخر روز از خستگی میفتم آخه تو پر انرژی و من... عزیزم تو تقصیر نداری که اینهمه شادی و پر جنب و جوش اشکال از منه که خسته و کم صبرم ولی خب بازم همه سعی ام رو می کنم که برات همیشه وقت بذارم برای تو بیشتر از همه... خب بذار قبل از هر چیز از شب های قدر بگم که پا به پای مامان و بابا بیدار موندی و شب زنده داری کردی قربونت بشم من عزیزم که خیره شده بودی به تلویزیون و دوست داشتی مثل همه قرآن رو سر بگیری و دعا کنی...  خدایا خودت مراقب همه کوچولو ها باش ، خدایا همه کوچولو ها رو برای مادر و پدرشون سالم نگه دار،خدایا همه بچه های مر...
6 شهريور 1390

ما همه آفتاب گردانیم

گل آفتاب گردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا.ما همه آفتاب گردانیم... اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی ؛ دیگر آفتاب گردان نیست . آفتاب گردان به من گفت: وقتی دهقان بذر آفتاب گردان را می کارد، مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد. آفتاب گردان هیچ وقت چیزی را با خورشید اشتباه نمی گیرد، اما انسان همه چیز را با خدا اشتباه می گیرد. آفتاب گردان راهش را بلد است و کارش را می داند.او جز دوست داشتن آفتاب و فهمیدن خورشید کاری ندارد.دلخوشی آفتاب گردان تنها آفتاب است. و همه زندگی اش را وقف نور می کند ، در نور به دنیا می آید و در نور می میرد . نور می خورد و نور می زاید . آ فتاب گردان با آفتاب آمیخته است و انسان با خدا..."بد...
2 شهريور 1390

السلام علیک یا امیر المومنین

کوفه امشب التهاب محشر است کوفه امشب کربلایی دیگر است جبرئیل آوای غم سر داده است در فلک شوری دگر افتاده است تیر غصه بر دل زارم نشست تیغ دشمن فرق مولایم شکست   فزتُ و ربُ الکعبه     خداحافظ ای کوفه ای شهر غم               که در کام من کرده ای زهر غم     خداحافظ ای سجده گاه علی که چشم تو مانده به راه علی     خداحافظ ای شهر لب دوخته   خداحافظ ای خانه ی سوخته     رساندی تو ای کوفه جان بر لبم   مدارا کن ای کوفه با زینبم     خداحافظ ای بی وفا ...
28 مرداد 1390

کاش خدا را اینگونه بیابیم...

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما... به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا یتیمان را پدر می شود و مادر و عقیمان را طفل محتاجان برادری را برادر می شود نا امیدان را امید می شود گمگشتگان را ، راه می شود و در تاریکی ماندگان را نور پیران را عصا می شود و محتاجان به عشق را عشق... خداوند همه چیز می شود، همه کس را به شرط اعتقاد به شرط پاکی دل به شرط طهارت روح و به شرط پرهیز از معامله با ابلیس... بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف و زبانهایتان را ا...
22 مرداد 1390

نیایش کوچولو در ویترین!!!!!!

از امروز عکس این کوچولو در ویترین نی نی وبلاگ و منوی کاربری دوستان قرار گرفته  خیلی خوشحال میشم از اینکه دوستای خوبم همیشه به نیایش سر می زنن و به ما هم خیلی لطف دارن ممنون از همتون حضور گرم شما بود که به من این امید و روحیه رو داد تا بازم مثل سابق بنویسم و سعی کنم با شما خوبان شاد باشم دوستای گلی که بار اوله به این وبلاگ میان، قدمشون روی چشم ممنون از نگاه های قشنگتون خیلی خوش اومدید خوشحال میشم خیلی زیاد بازم تشریف بیارین دوستدار همه شما نیایش و مامانیش ...
19 مرداد 1390

چند تا دونه عکس!!!

تویی، تویی به خدا، این که از دریچه ماه نگاه می کند از مهر با منش سخن است تویی که روی تو مانند نو گلی شاداب میان چشمه ی مهتاب،بوسه گاه من است تویی، تویی به خدا دلنشین چو رویایی تویی، تویی به خدا، دلربا چو مهتابی تویی، تویی به خدا عشق و آرزوی منی... تویی تویی به خدا جان و عمر و هستی من... منم منم به خدا عاشق لبخند شیرین توام چون از دیدن این عکس خیلی ذوق کردی اینم برات گذاشتم عزیزم آخه از خرسی ها خیلی خوشت میاد     ...
18 مرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد