نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ثمره ی عشق

چه با حــــــــــــال !!!

1392/2/7 16:11
نویسنده : مامانی
2,456 بازدید
اشتراک گذاری

تکه کلامی که این روزها افتاده سر زبونت و مدام برای هر چیزی میگی:

 چه با حال!

البته خب ناگفته نماند که ما هم خیلی خوشمون اومده که تو این جوری میگی نفسمبغل

 

 

 

 

بفرما ادامه ... نیشخند

 

 

مامان ببین چه بایونی میاد چه باحال تعجب

 

 

 

 

شدت بارون توی عکس خوب دیده نمیشه چون به ذهنم نرسید که دارم رو به نور عکس میگیرم خوب نشده ولی خب برای یه بارم که شده زیر یه بارون حسابی رفتی مژه

 

 

 

 

قیافه شو خداااااااااابغل

 

 

 

مامان این جا رو ببین چه با حاله !

 

 

سنگ هایی که از روشون آب میریخت برات خیلی جالب بود ( آّب نما بیرون از الماس شرق)

 

 

 

 

چه با حال اینو ببین مامان !

 

 

 

 

مامان بیا 

ببین چه با حال شده !!

 (البته سه تای آخری رو من گذاشتم برات بنا به خواستت)مژه

 

 

 

 

 

چه با حال چیدمشون بیا عکس بگیر

 

 

 

 

ببین منم مامان شدم چه با حـــــــالهورا

 

فدات شم که اینقدر دوس داری لباسای مامان رو بپوشی جیگر

 

 

 

 

مامان ببین همه نقاشی هات رو برات رنگ کردم چه با حال شدهنیشخند

 

 

 

 

اون جوجه هه سرش زیر بایون خیس شده دیده نمیشه ، رنگش یَفته خنده

چه با حال !

 

 

 

 

 

واااااااااای مامان همه درختا سبز شدن فقط این شاخه هه شکوفه دایه!!

 

 

 

چه با حــــــــــــــــــــــــــالماچ

 

 

 

 

 

شکوفه ی درخت به

 

 

 

 

عاشقتم

 

 

niniweblog.com

 

 

پی نوشت : فردا صبح زود داریم میریم سفر ، چه با حال !!!مژه

 یه سفر کوچولو به جنگل و دریا توی اردیبهشت ماه حتما روحمون رو تازه تر میکنه...

ممنون بابایی که با این همه مشغله برای مامان و دخمل همیشه وقت میذاری دوستت داریمقلب

بالاخره انتظارت به سر رسید نیایشی ، اینقدر که میگفتی کی میریم جنگل و دَیا ؟؟؟؟

کی میریم هتل !!! (به جای اینکه بگی بریم مسافرت میگی بریم هتل ، عاشق اون یخچال کوچولوهای توی هتلی آخه اولین بار که یخچال کوچولو دیدی از اینکه میتونستی بازش کنی و قدت میرسید خیلی ذوق کرده بودی و خاطره ی خوبی داری )

-اول قرار بود که تهران هم بریم و سفرمون طولانی تر باشه چون عقد کنون پسر خاله ی بابا، آقا سجاد بود که خیلی هم تو رو دوست داره و تو هم همین طور ، هم اونو خیلی دوست داری هم فاطمه جون رو و همش لحظه شماری میکردی که عروس و داماد ببینی ، و بری شب پیش فاطمه بخوابی ! اما خب قسمت نشد و به علت فوت یکی از اقوام عروس خانمشون مراسمشون به تاخیر افتاد ولی امروز عقد محضریشون بوده و بهشون از همین جا بازم تبریک میگم ان شاالله به پای هم پیر شن و زودی هم بتونن عروسی بگیرن ما بریم عروسی شون

تشویق 

 

امشب خوب بخواب که فردا میریم ... ولی به دوستامون میگم که زود برمیگردیم ماچ

 

 

niniweblog.com

 

 

بازم نوشت: همین الان که داشتم این پست رو میذاشتم بازم رحمت خدا شروع به باریدن کرد و اومدی پیشم گفتی :

مـــــــــــــــــامـــــــــــــــان دایه بایون میاد میشه بازم بییم زیه بایونا خیلی کیف میده!!!زبان

 

این عکس های بارونی داغه داغه چه با حال !نیشخند 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

راستی نوشت !

راستی مامانای عزیز و نازنین وبلاگی و غیر وبلاگی که همیشه با حضور گرمتون دل گرمم میکنید ، روزتون هم پیشاپیش مبارک و البته همه خانم گل های دوست داشتنی و عزیزم روزتون مبارک و به زودی زود مامان بشید الهی قلبشاد باشید همیشهقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
7 اردیبهشت 92 16:03
اولم آیا؟


مثل همیشه
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
7 اردیبهشت 92 16:12
چــــــــــــــــــــــــه باحال ...
فداش بشم من، بالاخره رفتی زیر بارون، بالاخره مامان جونت مجوز رو صادر کرد، آره؟!!!
این که روسری سرشه کیه؟!!!! چقدر عوض شده چهره ت نیایشم ...
چه تیپ هم زده خانوم، خانومِ تیریپ نارنجی، رنگ مورد علاقه ی مامانیش
اووووووووووووووو ... برج ایفل ساختین
هههههه ... وقتی زهره خانوم کوچک بود ...
شال، با دایره های نارنجی
خخخخخخ... شده جریان اون دانش آموزی که بلد نبوده ثم اسب رو بکشه، زیر پای اسب، چمن کشیده ... اون جوجه بی سر رو میگم شــــــــــوخی
وای وای وای، کلاهـــــــــــشو برم من قربون
عاشق گل و شکوفه بو کردنتم، چشماتم که می بندی و ........
سفر خوب و خوشی رو براتون آرزومندم، مراقب خودتون باشین.
در ضمن، موبایلتم با خودت ببر زهره جونم




آخ آخ خوب شد گفتی موبایلم رو همین الان بذارم تو چمدون نه ببخشید بذار تو کیفم یادم نَیه فدای تو که اینقدر مهربونی
و هر ثانیه تو وبلاگ مایی و مچ میگیری جیگر
شـــــــــــــوخی
ممنونم از محبتت و نگاه قشنگت به همه چی و کامنت های تکت
تک خاله ی کوثر جونی
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
7 اردیبهشت 92 16:38
ادامه ی کامنت نوشت:

ای من فدای تو دختره ی شیطون ِ بلا

دیگه حالا یاد گرفته، هر وقت بارون اومد، می خواد بره زیرش ...

تو فردا می خوای بری مسافرت شیطونک ِ من ... سرما نخوری خدااااااااااااای نکرده

روز شما هم مبایـــک زهره ی عزیزم ...

به زودی ِ زود مامان شیم؟!!! مگه مایکروفریم؟!!!

شـــــــــــــوخی




آره اون زوده زود رو مخـــــــــــــــصوص شما گفتم اتفاقا
شــــــــــــــــوخی
قربونت برم که ادامه ی کامنت نوشتی برامون ببخشید که غافلگیر شدین یه هو
وای از سرما خوردگی نگو که همیشه سرماخورده است بینیش گرفته ا زهمون دفعه ی قبلی که بردمش زیر بارون اون دفعه بارون خیلی شدید بود منم فکرکنم جو گیر شدم
بازم ممنون از محبتت و روز تو هم مبارک مامان آینده ی یه فسقلی که زوده زود می خواد بیاد تو دلت ناز نکن قیافه ات رو هم اونجوری نکن خودت رو هم لـــــــــــــــــوس نکن
ღ تـــــــــــک خاله کوثر جونی ღ
7 اردیبهشت 92 19:13
چهره های من بعد از دیدن تائید نظراتم:








ببین گفتم اون جوری قیافه ات رو نکن بازم که کردی تازه خودتم لوس کردی که ناز هم که داری
عزیزی فقط به خاطر تو اومدم جیگرو تک خاله ی نیایش جونی که بهش گفتم پست گذاشتم
خاله
7 اردیبهشت 92 20:03
آخی عجب پست خوبی دلم حال اومد ...
فداش بشم با این عکسای قشنگش .
خیلی خوب شده عکساش . آفرین به مامانیش
انشالله آقا سجاد و خانومشون هم خوشبخت بشن و بتونن به خوبی و خوشی برن زیر یه سقف و شما هم نیایشمو ببرین عروسی که خیلی دوست داره عروس ببینه .
خیلی کارخوبی کردی قبل رفتن پست جدید گذاشتی .
دلم براتون تنگ میشه . مراقب خودتون باشین و ایشالا بهتون خیلی خیلی خوش بگذره
دوستون دایم


قربونت برم خواهر ممنون چشات قشنگ میبینه ممنون از دعای خوبت و ممنون از حضور خوشگلتما هم دلمون تنگ میشه زودی میایمدوستت دایم
خاله
7 اردیبهشت 92 20:05
راستی اون عکس جای آب نما هم خیلی باحال شده مثل عکسهای آتلیه شده
عکسی که لباسهای خودتو پوشیده هم خیلی قشنگ و جالبه .
فدای این دخملی که اینقدر تنوع داره تو همه چی !



قربونت عزیزم آره اونو بابایی گرفته ازش ممنون چشات با حال میبینه عزیزم
فدای تو
مامان تسنيم سادات
7 اردیبهشت 92 20:42
بسم الله الرحمن الرحيم
خدايا به اميد تو رفتيم ادامه ... چه باحال


چه با حال نوشتی
مامان تسنيم سادات
7 اردیبهشت 92 20:54
وااااااااى چقدر ، چه باحااااال ....
حسابى حال كرديم با اين چه باحال ها ى نيايش قشنگم ، نازنينم ، عروسكم ، فرشته كوچولوى وروجكم .
عكساتون خيلى باحال بودند
مخصوصا عكساى بارونى تون
هتل هم بهت خوش بگذره حسابى حسابى
تا مى تونى در يخچال رو باز كن و ازش لذت ببر فقط يادت نره هر بار بگى چه باحال .....


ببین یعنی نمیدونی من چه قدر خندیدم با این کامنت های تو مخصوصا اون بسم الله که گفتی یعنی صدای خنده ام تا خونه ی همسایه یفت
قربونت برم چشات با حال میبینه
ممنونم عزیزی
مامان تسنيم سادات
7 اردیبهشت 92 22:11
عزيزم پست رمز دار همون رمز قبليه يادم رفته بود بنويسم


آها كه اين طور حتما ميام پس ممنون
مادر کوثر
8 اردیبهشت 92 8:11
وای چه باحال!
دارید میرید سفر؟
تو این فصل؟
تو این ایام؟
به به
چه عااااااااااالییییییییییییییییییییییییی



آغوش تو ای مادر من بستر ناز است

لالایی شب هات مرا گلشن ساز است

رخسار و وجود تو مرا پیكر مهر است

هم قبله و هم كعبه و هم عشق و نیاز است




ديگه ما نميريم سفر نميريم سفر وقتي ميريم ديگه ديگه
ممنونم از حضور گرمت و تبريك قشنگت و بر شما هم مبارك
مامي كيانا
8 اردیبهشت 92 9:38
مثل اينكه من دير رسيدم فكر كنم ديگه راهي سفر شديد
ايشالا هرجا هستيد سالم و شاد باشيد
اتفاقا شدت بارون تو همه عكس ها مشخصه عجب باروني!!! چه باحال خوب ما هم ياد گرفتيم ديگه
ميگم زودي از زير بارون بيا ممكنه مثل اون جوجه كوچولو سرت زير بارون خيس بشه و رنگش بره
قربونت برم باحالي از خودتونه شيطون


آره واقعا بارون شديدي بود راس ميگي ها ميگم چرا رنگش يفته بود !!!
ممنونم عزيزم از نگاه قشنگت و جاتون خالي
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
8 اردیبهشت 92 10:17
به سلامتی سفر خوش بگذره
روز زن بر شما هم مبارک باشه
عکسهای نیایش گلی هم خیلی با حال بودن


ممنونم خيلي زياد و روز زن بر شما هم مبارك دوست عزيز
خاله
8 اردیبهشت 92 11:35
چه باحال میگه : چه باحال .
تو نظراتم یادم رفت به این موضوع اشاره کنم !یعنی اصل کاری رو یادم رفت اینقدر که محو عکساش شدم !
یادمه باباییش خیلی از این کلمه خوشش نمیومد !!
ولی فکر کنم مامانش و خاله اش اینقدر گفتن این بچه هم افتاد سر زبونش !!

الان که دارم این نظرو برات میذارم نیم ساعته از بجنورد خارج شدین و تو راه شمالین !


فدات شم خواهري گلم
الان كه دارم كامنتت رو جواب ميدم تو هتل پارسيان خزر توي نمك آبرودم جاتون خيلي خاليه جدي ميگم
بوس بوس
مامان سويل و اراز
8 اردیبهشت 92 12:14
چه با حاااااااااااااااااااااال خيلي با حالن عكسات نيايش جون سفر به سلامت عكساي با حال يادت نره به جاي ما هم خوش باشين


خيلي ممنون جاي همه دوستان خالي
الهه مامان یسنا
8 اردیبهشت 92 14:17
چه با حال !!! الان که دارم مینویسم حتما توی سفرین والان نسیم خنک شمالی داره چهره اتون رو نوازش میده چه باحال!!! عکسهاتون خیلی خوشگل بود با حال بود... ازین بارون بهاری ما هم سرمست شدیم چه باحالدوستت دارم چه باحال روزت مبارک مامان باحال
راستی نوشت: وقتی میگی بفرما ادامه میرم یه لیوان آب میخورم و میام تا بتونم پستت رو کامل بخونم


عجب ! پس اين ادامه گفتن من ماجراها ميسازه !
منونم الهه جون با حالي از خودته مهربون جاتون خيلي خاليه هوا خيلي خوبه اينجا
مامان علی
8 اردیبهشت 92 21:36
من همیشه مست صمیمیت سیال فضا ی این خونه و اهالیِ با صفاش هستم . جز شرمندگی چیزی ندارم بگم البته بعد ازاینکه بگم اینکه یه دنیا دلتنگتونم دوست خوبم . بر می گردم و می خونمت


واي خداي من ببين كي اومده پوران عزيز
ممنونم همين كه همين قدر هم به ما افتخار دادي و نوري بخشيدي به اين فضا ازت ممنونم منتظرت ميمونم
شبنم
8 اردیبهشت 92 21:44
عزیزکم..الهی من بگردم دور این دخترک باحال ِ زیربارون رفته
اگرررررررر بدونید که این عکس سومی اش که این روسری خوشملش هم سرشه و داره از ته دلش می خنده، چقدر به دلم نشست
تو عکس بعدی اش هم که شبیه این پرنسس با کلاس ها شده..فقط کم مونده که یه لباس دنباله دار تنش باشه و دو تا خانوم، از دو طرف پشت لباسش رو بگیرن و پشت سرش بیان
عزیززززکم هنر چیدمانت هم که دیگه به اوج خودش رسیده..خیلی باحال عروسک کوچولوهات رو دور تا دور میز چیدی.
چه توی لباس های خودت، چه توی لباس های مامانی، تو همیشه خوش تیپ و خوشگلی، طلا خانوم..


مرسي عزيزم از نگاه قشنگت و حضور گرمت خيلي لطف كردي اومدي شبنمي حتما به زودي ميام پيشت شبنم مهربون
شبنم
8 اردیبهشت 92 21:46
ای شالله که سفرتون به سلامت باشه و حساااابی بهتون خوش بگذره..بعد هم برگردید و عکس های نیایش کوچولوی از سیاحت برگشته رو واسمون بذارید.
ای شالله عروس و دوماد شما و همین طور همه جوون ها خوشبخت بشن.
مراقب خودتون باشید و با احتیاط برید و با احتیاط برگردید..
منتظرتونیم.


ممنون شبنم جان حتما ميام به زودي با عكس هاي سفر مرسي از لطف و محبتت
مامی مهتا
9 اردیبهشت 92 1:29
ای جاااانم به این دخمل "با حال " سفر خوش بگذره همراه مامان و بابا


ممنونم عزيزم لطف داري بوس بوس
نسرین مامان باران
9 اردیبهشت 92 9:25
سلام عزیزم
چه عکسهای باحالی .
امیدوارم بهتون خوش بگذره.
روز زن برشما هم مبارک


سلام ممنونم با حالي از خودتونه
روز مادر بر شما هم مبارك
مامان نیایش
9 اردیبهشت 92 9:42
سلام نیایشی
سفر به سلامت ایشالا با خاطرات و عکسهای خوب و قشنگ برگردی .


سلام سلام ممنون حتما حتما
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
9 اردیبهشت 92 12:14
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
یادت نمیرود باید عاشقی کنی
کاش من اینگونه عاشق بودم .....
ای کاش
روز زن و روز مـــ♥ــادر بر شما مبارک باد
ما آپیم


روز زن و مادر بر شما هم مبارك ممنون اومدي حتما خدمت ميرسم در اولين فرصت
مامان امیرحسین و کوثر جونی
13 اردیبهشت 92 1:06
وااااای چه باحال!!!
فاطمه شجاعی
20 اردیبهشت 92 11:46
سلااااااااااااام زهره جووووووووووووون
طبق معمول من گیج زدم و نصف پستتاتو ندیدم
عزیزدلم مرسی از بابت تبریکت خیلی لطف کردی انشالا زودتر عروسی باشه و بیاین پیشمون
دلمون که خیلی براتون تنگ شده بود و دوست داشتیم بیاین اما خب قسمت نشد
کلی ذوق کردم این پست و خوندم و به خاطر تبریکت خیلی خوشحال شدم و خیلی ناراحت که انقدر دیر دیدم که ازت تشکر کنم عزیزم
انشالا همیشه شاد باشید
فریده جون: مرسی از لطفت انشالا شما هم به پای هم پیربشید و همیشه خوشبخت باشید گلم


عززززززززیزززززززززززم
قربون تو و محبت هات هر وقت بیای قدمت رو چشم
ممنون عزیزم از نظر لطفت میبوسمت و بازم بهت تبریک میگم که زن داداش شدی
سجاد شجاعی
20 اردیبهشت 92 11:49
سلام
مرسی زهره خانم خیلی لطف کردید ، جاتون خیلی خالی بود ، انشالا براعروسی منتظرتون هستیم و انشالا که بیاید و زیاد بمونید پیشمون
کلی از شما و نیایش جان برای طیبه تعریف کردم
به امید دیدار به مهدی خیلی سلام برسونید ونیایش رو ببوسید

به به ببین کی اومده؟
آقا سجاد گل
خیلی مبارک باشه بازم تبریک میگم
ان اشالله قدر خانوم گلت رو بدونی و کنار هم خوشبخت بشید
ایشالا برا عروسیتون توفیق داشته باشیم بیایم
راستی اگه عروسیتون 5 مهر شد یه شمع 4 هم بگیرید بذاریم رو کیکتون تولد نیایش رو هم یکی کنیم با عروسی تون حالشو ببریم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد