خیلی دوستت داریم
نمیتونم حتی یه لحظه فقط دراز بکشم ! این قدر از سر و کول آدم بالا میری و ورجه وورجه میکنی که پشیمون میشم از هر چی دراز کشیدن و خوابیدنه!!!
فدات شم آخه تو چرا خواب نداری ؟!خوابیدن پیشکش یه دقیقه آروم بشین وقتی که من دراز کشیدم یعنی منم باید پا به پات بدوم و بشینم و بازی کنم آخه مامانی به خدا من اینقدر انرژی ندایم!!!
همین جوری که از سر و کولم بالا میرفتی و لنگات رو هوا بود!محکم پاتو زدی تو گلوم و منم بلند گفتم نیایش چه کار میکنی دردم گرفت و بلندت کردم گذاشتمت رو زمین (شاید یه کم با عصبانیت)ببخشید عزیزم
و تو یه دفعه گفتی مامان منو ببخش، من اشتباه کیدم شیطون گولم زد، شیطون به لعنت!!!
منظورت همون لعنت به شیطون بود...
منم یه دفعه خنده ام گرفت و تو خیلی خوشحال شدی و محکم خودت رو انداختی تو بغلم و گفتی دیگه نایاحت نیستی ازم ؟
گفتم نه به شرطی قول بدی که اذیتم نکنی و آروم باشی گفتی من آیومه آیومم قول میدم ببین بعدم ناز کردی و خندیدی منم خندیدم البته بعدش رفتی رو سر و کول بابا و همون ماجرا ....
خیلی دوستت داریم
بابا برای من و تو لباس کیتی گرفت برای توی خونه ،یه تاپ دامن برای من ،یه تی شرت و شلوارک برای تو ، برای تو چون کیتی رو خیلی دوست داری مخصوصا از وقتی سی دی اش رو دیدی و برای من چون تو دوست داری هم کیتی رو هم رنگ قرمز رو هم منو ممنون بابایی
خیلی دوستت داریم
این عکسو بابایی گرفت همون موقع و خیلی قشنگ شده ببخشید که اینجا اینجوری میذارمش خب نمیشه دیگه