نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

ثمره ی عشق

هفتِ زیبا...

1391/2/16 13:07
نویسنده : مامانی
1,010 بازدید
اشتراک گذاری

ایمان دارم که قشنگترین عشق،

نگاه مهربان خداوند به بندگانش است،

 پس من تو را به همان نگاه می سپارم

و می دانم تا وقتی که پشتت به خدا گرم است

 تمام هراس های دنیا خنده دار است ،

آری ،

خیلی ساده ،

 مانند درختانِ سبزِ امید، دستانت را بسوی نور بلند کن

و لذت لبخندی شیرین  را تجربه کن

دخترم

 

دیشب ساعت 20:32:07 

پر از 7 شده بودی ! منم تونستم این لحظه رو ثبت کنم

2 سال و 7 ماه و 7 روز و 7 ساعت و 7 دقیقه و 7 ثانیه...

تا جایی که میدونم عدد 7 جایگاه خاصی داره و مبارکه  

ان شا الله که تمام ثانیه ثانیه ی زندگی ات خوش یمن و مبارک باشه

و امروز هم سال میگذره از پیوند عاشقانه مامانی و بابایی

از 16 اردی بهشت 84 که توی حرم امام رضا (ع) پیوند ابدی مون رو بستیم و رفتیم زیارتش به شکرانه با هم بودنمان ...

و وقتی برگشتیم اولین عکس دو نفره مون رو کنار نسترن های زیبای اردیبهشتی باغچه ی خونه ی پدری گرفتیم

چه قدر ساده بودیم و عاشق

و چه حس خوبی داشتیم ، یه حس تکرار نشدنی زیبا

عکس ها همیشه خاطره ها رو زنده نگه می دارند

کاش همیشه زندگی پر بود از خاطرات زیبا و دلنشین

و کاش قدر با هم بودنمون رو بدونیم بیشتر از همیشه 

.

.

 عروسک نازم و همسر عاشق و مهربانم   

هر دوتون رو عاشقانه دوست دارم 

به قول نیایش شیرین زبونم :

(آلا وی یو )I love you یا غاشقتم به جای عاشقتم

 

تمام خنده هایم را نذر کرده ام

تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ،

دلتنگی ام را به باد می سپارد . . 
  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

خواهرت
16 اردیبهشت 91 16:58
خیلی جالب بود.این همه هفت ..دوباره هم سالگرد عقدتون رو تبریک میگم خواهری .ایشالا صد سال عاشقانه کنار هم زندگی کنید.یادش به خیر .... چقدر از اون خونه خاطره داریم...اونجا بزرگ شدیم
تو ازدواج کردی،بچه دار شدی ، من ازدواج کردم.....
دلم برای اون روزا تنگ شده .برای اون حیاط و نسترن هاش .... برای خاطرات تکرار نشدنیش .. برای ایوون و تختی که تو حیاط بود و گاهی روش می خوابیدیم و ستاره ها رو میشمردیم .... برای روزای کودکی . یادش به خیر .


ممنون گلم آره عزیزم من هم انگار دنبال بهانه می گشتم که یادی کنم از اون روزهای پر از خاطره مثل اردیبهشت 10 سال پیش که من و تو و علی زیر بارون سیل آسای بهاری عکس گرفتیم و فقط حالا عکس های پر از خاطره مونده...
دلم برای اون روز ها ، اون خونه ، اتاقم و خیلی خاطرات قشنگی که اونجا داشتیم تنگ شده و برای علی...
مامان امیر علی
16 اردیبهشت 91 17:44
ایشالا تا ابد خوشبخت باشین


ممنون عزیزم برای شما هم آرزوی خوشبختی دارم
حنانه
17 اردیبهشت 91 1:18
سلامـ
مبارکا باشه
زهره غصه نخوری ها


سلام عزیزم ممنون از لطف و محبتت
نه غصه خوردن چیزی رو به عقب بر نمیگردونه اما دلتنگی امانم رو بریده
.
.
.
مامانی درسا
17 اردیبهشت 91 2:01
مبارکه عزیزم انشاالله جشن 70 سالگی پیوندتون رو به سلامتی بگیرین عزیزم نیایشی بوس


ممنون عزیزم من هم براتون آرزوی خوشبختی دارم بوس برای شما
مامان نيروانا
17 اردیبهشت 91 8:57
دوسِت دارم زهره ي عزيز. نيايشم رو ببوس از پس اينهمه هفت مقدس. خيلي پست زيبايي بود و بهت هزار آفرين ميگم بابت خلاقيت قشنگت تو ساختن لحظه هاي ناب پرخاطره. هميشه عاشق باشين
(بقيه ش خصوصي )


ممنونم خانمی من هر کار هم کنم به پای شما نمیرسم ممنون از این همه لطفت دوست خوبم دوستتون دارم شاد باشید
مامان سارینا
17 اردیبهشت 91 9:02
سلام خاله جوون . هفتمین سالگرد ازدواجنتون رو تبریک میگم . انشالله که سالهای سال در کنار هم بخوبی و خوشی زندگی کنید . حرفها و شعراتون مثل همیشه خوشگل و دلنشین بود . راستی 2 سال و 7 ماهگی نیایش کوچولوی خوشمزه رو هم تبریک میگم انشالله 120 سالگیش . از طرف من خیلی خیلی ببوسش . دوستتون داریم


سلام ممنون که تشریف آوردین و ممنون بابت تبریکتون و نظر لطفت هزاران بوسه برای شما دوستتون داریم
مامان سانای
17 اردیبهشت 91 9:27
ایشالله سالیان سال مثل حالا عاشقانه در کنار عروسک نازتان زندگی کنید.
دوباره تبریک می گم . زنده باشید.
راستی نظر خواهرتون را خوندم خیلی زیبا خاطرات را به تصویر کشیده بی اختیار اشکم در اومد.


ممنونم عزیزم ایشالا شما هم همیشه عاشق و خوش باشید کنار هم
و جمعتون همیشه جاویدان
گاهی خاطرات ، دلتنگی وصف ناپذیری برای آدم به ارمغان میاره که اجتناب ناپذیر هم هست
ببخش اگه باعث ناراحتی شما شدیم...
دوستتون دارم
مامان نيروانا
17 اردیبهشت 91 10:24
نه سبز پوشيده بودم،
و نه دست تكان داده بودم در باد،
كه اينهمه سار بر سرم ريخت
اينهمه سار بر سر من،
طعنه ي آسمان است شايد،
به عريانيم.
(سروده ي يكي از هم دانشگاهيان در سالهاي دوره)
تقديم ميكنم به تو زهره جان كه بر من ميباري، بي ريا و مهربان



خیلی قشنگ بود ممنونم ازت فریبای عزیز
مامان نيروانا
17 اردیبهشت 91 10:29
آرزو ميكنم مرواريداي نيايش عزيزم زودتر سلامتيشون رو بدست بيارن تا كمتر اذيت بشين. به خدا توكل كن دوست نازنين من تا اين سختيام زود زود بگذرن. فداش بشم. ببوسش تا ايشالا بيام از نزديك و تو بغل بگيرمش، حظ كنم.


قربونت برم ممنونم عزیزم دوستت دارم دختر گلت رو ببوس از طرف من که خیلی دوست دارم از نزدیک ، نه بغل نه بخورمش...
مامان نيروانا
17 اردیبهشت 91 11:17
براي همه ي زيباييت هيچي ندارم جز فروتني و سكوت. تا در آواز تو جاري باشم
فدات



من هم برابر این همه مهرت سکوت می کنم تا صدای زیبای مهربانی ات بهتر به گوش رسد
ندا مامان نيايش
17 اردیبهشت 91 12:39
مبارک باشه این هفتمین سالگرد زیبا . شاد باشین .
دوستون داریم من و نیایش و می بوسیمتون ...


ممنون دوست خوبم ما هم دوستتون داریم
مامان آريا
17 اردیبهشت 91 12:40
عزيزم هفتمين سالگرد عشقتون مبارك اميدوارم زندگيتون هميشه سراسر عشق و محبت باشه و شاهد به ثمر رسيدن و موفقيت شكوفه ي عشقتون نيايش جون باشين


ممنون از دعای قشنگت ان شا الله
مامان یسنا
17 اردیبهشت 91 13:24
هفتهای قشنگتون مبارک!!!
آپم بیا پیشمون


ممنون عزیزم
عمه ی امیرحسین
17 اردیبهشت 91 13:58
سلام خیلی جالب بود . 2سال و 7ماه و 7روز و 7ساعت و 7 دقیقه و 7 ثانیه مبارک باشه و همچنین هفتمین سالگرد یکی شدنتون . ایشالا که همیشه در کنار هم به شادی و سلامتی و خوشی زندگی کنید و هر روزتون بهتر از روز قبل باشه


سلام عزیزم ممنون از لطفت برای شما هم آرزوی سلامتی و شادی دارم بوووووووس
مریم مامان ملینا
17 اردیبهشت 91 23:51
سلام نانی جون نازم
وای چه همه هفت جالب
انشالا که همیشه شاد وخرم باشین و روزای خوب و خوشی رو درکنار خانوادتون بگذرونین


سلام ممنونم از محبتت امید وارم شما هم همیشه شاد و سلامت کنار هم باشید


عمه ی امیرحسین
18 اردیبهشت 91 1:51
پس کامنت من کووووووووووووو؟


ببخشید دیر تایید کردم
بابایی
18 اردیبهشت 91 8:02
بی شک میان آنجه در قلب است و آنچه بر سر زبان فاصله است، از این روست که می گویم واژه ها قاصرند از بیان محبت هایت. واژه ها به مانند پلی شکسته اند که ناگاه احساس از لابلای تکه های چوبی آن فرو می افتند. کاش می توانستم با واژه محبت هایت را جبران کنم.


من هم سکوت میکنم تا پُر شوم از صدای دلنشین قلبت مهربانم...
مامی کیانا
18 اردیبهشت 91 13:04
با آرزوی خوشبختی ابدی خیلی خیلی زیاد تبریک غاشقانه آلا وی یو


مرسی عزیزم خیلی خیلی زیاد آلا وی یو تو
مامان آريا
19 اردیبهشت 91 11:03
X


مـــــــــــــــــــــــرسی عزیزم
مامان الینا
19 اردیبهشت 91 14:50
مبارک باشه عزیزم انشاالله که همیشه در کنار این فرشته ی ناز تا ابد با خوشی زندگی کنید


ممنون عزیزم برای شما هم آرزوی خوشبختی و شادی دارم
A D
19 اردیبهشت 91 23:49
با عرض سلام واحترام خدمت دوست خوبم ممنونم از وبلاگتون

اموزنده زيبا بود

هر انسان كتابيست در انتظار خواننده اش

اين شما هستيد كه موفقيت رو معنا مي كنيد

ممنونم اگه به اين دو ادرس وبلاگم سر بزنيد

http://www.ashpazonline.com/kongfu33

www.kongfu33.blogfa.com/


ممنون از شما چشم حتما
حنانه
20 اردیبهشت 91 1:39



آزاده
30 اردیبهشت 91 22:19
وایییییییییییییییییییییی من و ببخش نازنین
بازم دیر رسیدم
ایشالا همیشه دلاتون عاشق و مهربون بمونه
سالگرد یکی شدنتون مبارک
ایشالا دو تایی شاهد موفقیت های نیایش عزیزمممممممممم باشید
باز هم تبریک میگم
بوسسسس


سلام خانمی ممنون از لطفت شما همیشه محبت داری گلم ان شا الله شاد باشی و سایه ات رو سر پسر گلت همیشه
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
16 اردیبهشت 92 10:56
حس کنجکاویم باعث شد، بیام اینجا و بازم تبریک بگم


حس کنجکاویت رو قربونممنون از تبریکت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد