نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

ثمره ی عشق

چه دلگیرم خداحافظ...

1390/4/8 15:14
نویسنده : مامانی
1,021 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه دیره دارم میرم ، برام جایی تو دنیا نیست...

هممون میدونیم جات تو بهشته داداشی

جدایی از تو کابوسه ،شبیه مرگ بی وقته...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

ن.م
8 تیر 90 16:42
سلام عزیزم چه عکس قشنگی می تونی برادرت و تو بهشت تصور کنی... البته یه تصور زمینی. خداوند با ائمه مهشورش کنه. برای تو و نیایش جون آرزوی سلامتی می کنم.
مامان ماهان
8 تیر 90 16:55
عزیزم با این عکسی که گذاشتی جیگرمو آتیش زدی واقعا سخته میدونم ولی خوب جلوی تقدیر و سرنوشت و نمیشه گرفت خدا روح برادر بزرگوارت و شاد کنه و با انبیا الهی محشورش کنه
عمه
8 تیر 90 17:33
گاهی چقدر زود دیر می شود...روحش شاد
عمه
8 تیر 90 17:54
He always wished us sunshine Strangely, sunshine also seems to be lost with him We can just hope that he has proceeded to another world to spread more sunshine there
عمه ی امیرحسین
8 تیر 90 19:02
برادر زاده ی من میشه نه پسرم !!!!!!!ممنون از اینکه در این شرایط اومدید و به ما سر زدید
آزاده
9 تیر 90 14:20
چه عكس زيبايي ... روحشون شاد حرفي ندارم بجز اينكه دعا كنم خدا بيشتر از پيش صبرتون بده
مادر نیایش کتاب آفرینش
11 تیر 90 9:14
سلام مامان مهربون . ممنون که بالاخره بروز شدی و جوابم رو دادی . مطمئن باش که دایی جون نیایش جای خوب و قشنگی توی بهشت داره .مثل همین عکسش .
مامان آريا
11 تیر 90 9:47
سلام عزيزم خوشحالم كه بروز شدي و توي وبلاگت مطلب جديد قرار دادي هرچند اين عكسي كه گذاشتي خيلي نارحت شدم با ديدنش ولي خدا داداشتو رحمت كنه و با فرشته ها همنشينش كنه مطمئن باش الان جاي خوبيه و ناظر تمامي رفتاراي شماست پس صبوري پيشه كنين و با گريه و زاري باعث رنجش اون نشين خدا صبري مانند صبر ايوب نصيب مادر و پدرت كنه
atena
11 تیر 90 11:31
سلام عزیزممممممم... خواهرتون منو با وب شما اشنا کرد... واقعا متاسفم خیلی ناراحت شدم ایشالله خدا صبرتون بده واقعا نمیدونم چی باید بگم...
نازنین نرگس نفس مامان
11 تیر 90 20:46
با این عکسا که شما میذاری ما رو دیونه میکنی حالا خدا میدونه چه بلایی سر خودتون میاد محاله داداشت رو ببینم و گریه ام نگیره همیشه دعا گوش هستم همیشه توی حرم مطمین باش
خواهرت
12 تیر 90 12:47
میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای دیدن تو همین یک لحظه باقیست...
مامان آريا
12 تیر 90 15:15
سلام عزيزم خوبي نيايش گلم خوبه از طرف من ببوسش
مامان امیرحسین
14 تیر 90 12:54
سلام باز هم میگم خداصبرتون بده
zari
23 مرداد 90 18:14
azizam khoda beheton sabr bede.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد