دایی عکاس
۱۶ فروردین ۸۹ بالاخره برا یکی دو دقیقه تونستی بدون کمک بشینی ولی خب هنوز نمیتونستی خودتو خوب نگه داری لااقل برای رو میز نشستن خیلی زود بود ولی این دایی جونت چون عاشق گرفتن عکسای خاصه، تو رو گذاشته رو میز صبحانه ،مامان جونه بیچاره هم از پشت هواتو داره که نیفتی اون وقت این عکسا رو گرفته من اون روز نبودم رفته بودم آرایشگاه همش ۱ ساعت نبودم ها ببین چه فیلمی کرده تو رو......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی