نیایش وار
نسیم آهسته از کویت گذر کرد
شمیمت همرهش عزم سفر کرد
و یعقوب دو چشمم گشت بینا
غم جان را به بویت در به در کرد
نیایش وار دستم را به پرواز
به خلصه سوی خالق راهبر کرد
بر این لطف الهی شاد و مسرور
مرا تا کوی تو بی پا و سر کرد
به سویت پر کشیدم غنچه ناز
نگاهت بر من از شادی نظر کرد
به خنده لب گشودی بی تامل
شکر خندت مرا وابسته تر کرد
مبادا بین ما هرگز جدایی
حضورت در دل و جانم اثر کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی