نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

ثمره ی عشق

یــــه احساســــــــی به تــــــــــو دارم ...

1392/9/9 10:43
نویسنده : مامانی
888 بازدید
اشتراک گذاری

از اول ماه محرم حال و هوای خاصی پیدا کردی اولش یه کمی نگران بودم که میتونم کمکت کنم درک درستی پیدا کنی یا نه چون بعضی عکس العمل هات منو نگران میکرد ولی خب بابا میگفت باید همراه اون یا من توی عزاداری های امام حسین باشی و همه چیز رو از نزدیک ببینی هر سوالی هم داشتی جواب میدیم بهت ...آخه خیلی برات سوال پیش میاد و همش چرا میگی ؟! سوال

 

گاهی برا ی جواب دادن به یه سوالت کلی باید فکر میکردم که چه چیزی بگم که وقتی قراره سالها توی ذهنت بمونه لااقل اشتباه نباشه ! تو انگار از مسجد رفتن حس خوبی داشتی فقط توی روضه اوایل وقتی میدی گریه میکنیم میگفتی گریه نکن ! یه کمی ترس داشتی وقتی چراغ ها رو خاموش میکردن و صدای گریه میشنیدی ولی بعد ترش دیگه نمیگفتی مامان گریه نکن و فقط میگفتی من گریه ام نمیگیره و یه کم بعد تر میگفتی مامان من وقتی میفهمم که دشمنا ، اماما رو شهید کردن دلم خیلی میسوزه ...دل شکسته

 

قربون اون دل پاک و مهربونت که عاشق اماما شده و میگی من عشق امامامونم مژه

 

فدای اون عاشقی کردنت که عاشق کتاب هایی هستی که عکس صورت نورانی امام ها رو داره و البته دلت میخواد فقط راجع به اونا باشه و از دشمناشون چیزی نداشته باشه نه عکس نه نوشته !!

 

قربون اون دل کم طاقتت که طاقت دیدن عکس زشت دشمنا رو تو کتابا نداره و مامان جون همش رو برات بر چسب زده که چهره هاشون رو نبینی!ابرو

 اصلا دلت نمیخواد هیچ زشتی رو ببینی حتی توی کارتون ها اگر چیزی ببینی که چهره ی زشتی داره سریع خاموش میکنی تی وی رو یا میگی شبکه اش رو عوض کن

 

فدای اون بغض کردنت که وقتی عکس امام حسین رو پشت جلد کتابت میبینی که تیر خورده میگی این عکس رو که میبینم بغضم میگیره و دلم برا ی امام حسین تنگ میشهناراحت

 

قربون اون محبتت به امامامون که مطمئنم اونا هم بیشتر از تو ، دوستت دارن عزیزکم و دارن این حس تو رو میبینن ...چه قدر پاکی تو دخترم همین طوری بمون ...

 

شعری که این روزا شده ورد زبونت : کاشکی ما بچه ها بودیم تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم....

گاهی هم خدایا به روی درخشان مهدی رو میخونی نمیدونی چه کیفی میکنم از این احساست

چند وقتی بود که میگفتی من دوست داشتم اسمم اسم امام ها بود ، گفتم اونا اسم پسراست

اما وقتی اسم حضرت فاطمه رو کنار اسم امام ها دیدی (چهارده معصوم) گفتی خب فاطمه میذاشتی اسمم رو...خیال باطل

 

عزیز دلم دختر نازم اسم همه ماها یه نشونه است دلم میخواد این اسمی که یه دفعه توی لحظه های آخر به دلم افتاد برات نشونه ای باشه که تو رو به اون جایی که آرزوته برسونه

تو اسمت رو دوست داری چون میگی معنی قشنگی داره "راز و نیاز با خدا " برات حس خوبی میاره منم همین رو میخواستم....بغل

 

از شبی هم که خاله قصه گو یعنی مریم نشیبا گوینده ی شب به خیر کوچولو ی رادیو ایران اسمت رو تو برنامه اش گفت و گفت که چه قد راین اسم رو دوست داره تو هم دیگه تغییر اسم رو فراموش کردی!لبخند

همین جا بازم از مامان سید محمد سپهر عزیزم تشکر میکنم که لطف کرد و اسم تو رو به خاله نشیبا گفت و برام خیلی جالب بود که همه چیزایی که خانم نشیبا از تو گفت درست بود بدون اینکه ماها چیزی گفته باشیم اینکه دختر با ادبی هستی و به ماها احترام میذاری و حرف گوش میکنی و مسواکت رو میزنی و از همه مهم تر خوب شیر میخوریاز خود راضی

 

که این آخریش چشمای منو هم گرد کرد که واقعا از کجا میدونست تو خوب شیر میخوری!!!تعجبچشمک

خاله قصه گو اول بعضی برنامه ها از زبون آقا کلاغه بعضی خبر ها رو از بچه ها میده و اسماشون رو میگه

و سوم آذر نوبت تو بود و با شنیدن اسمت چشمات گرد شده بود از تعجب که از کجا میدونه آخه از کجا میدونه من با ادبم؟!!!نیشخند

همش میگفتی آقا کلاغه از کجا خبر داشته ؟ (زیاد از کلاغ خوشت نمیاد)

میگفتی من فکرمیکردم فقط فرشته ی مهربون از همه چی خبر دارهچشم

 

میگفتی پس چرا نگفت که من امام ها رو خیلی دوست دارم

چرا نگفت خیلی خیلی منتظر مهدی صاحب زمانی هستم همش دعا میکنم براش

چرا نگفت هر وقت میخوام آب بخورم میگم : "سلام بر حسین"

چرا خبر نداشت که من هر شب قرآن میخونم قبل از خواب ؟ !(الان سوره ی ناس و فلق ،حمد و توحید ،کوثر و والعصر و نصر رو حفظی عشق من )

....!!!!!

 

حالا از اون شبی که این برنامه رو ضبط کردم همش گوش میکنی و منتظری که بازم اسمت رو بگه

با کلی خبر جدید ! و اگر یه وقتی داری کار اشتباهی میکنی بهت بگم که خاله قصه گو خبر دار میشه فورا اون اشتباه کات میشه و مثل یه فرشته میری سراغ خوبی ها فقطبغل

 دورت بگردم مادر

 

 

 

 

راستی تو پست قبل یادم رفته بود بگم که بعضی وقتا که حرفی میزدی که با مزه بود برای اینکه یادم نره همون موقع دنبال یه کاغذ میگشتم که بنویسمشون و تو هر بار میدیدی من دنبال کاغذ میگردم میگفتی چیه باز میخوای شیرین زبونی هام رو بنویسی؟!از خود راضی وقتی ذوق زده شدن من رو میدی از شنیدن این حرفت میگفتی: میبینی چه هوشی دارم من از خود راضی

هوشت رو قربون عشق کوچولوی من قلب

تازگی ها همش برام گل میکشی عاشق گل ها تَم گل ناز و یکی یک دونه ی من ماچ

یــــــــــــه احساســــــــــــی به تــــــــــــــــــو دارم .........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

آتــــی
9 آذر 92 11:42
اپم
🌙مامانِ چشمه بهشتى
9 آذر 92 11:59
نيايش نازم ... عاشق اين مهربونياتم .... عاشق اين صفا و پاكيتم ... عاشق اين بغض گلوتم ... عاشق قلب عاشقتم.... عاشق قرآن خوندنتم .... عزززززززززززيزم .... تو براى من مثل تسنيمى ... مو نمى زنى عسلكم ... تو هم فرشته اى . فرشته كوچولوى پاك و مهربون خدا مامانى و بابايى مهربونت رو حفظ كنه كه اين قدر قشنگ عشق اهل بيت (ع) رو ، كه توى دل هر بچه شيعه اى وجود داره ، آبيارى مى كنن تا جونه بزنه و بزرگ و بزرگتر باشه ... الهى كه دلت لبريز بشه از اين عشق .... مى بوسمت قند عسلم
مامانی
پاسخ
عزززززززززیززززززززززم ممنونم دوست خوبم از این همه عشقی که بهمون هدیه دادی خدا شما رو هم برای دختر گلت حفظ کنه که مثل دختر خودم دوسش دارم تسنیم نازم رو ببوس حسابی
🌙مامانِ چشمه بهشتى
9 آذر 92 12:04
منم با نيايشم موافقم ... فرشته مهربون خبرا رو مى بره نه آقا كلاغه ...!! مامانى اين برنامه راديويى رو ساعت چند ميذاره ؟ همون نه شب ...؟ اگه مى دونستيد كاش مى گفتيد تا سوم آذر ما هم گوش مى داديم برنامه اش رو ... عكسش فوق العاده قشنگه ..
مامانی
پاسخ
قربون تو برم من ساعت 10 دقیقه به ده هر شب رادیو ایران ... میدونستم ولی حقیقتش نمیدونم چرا حتی به مامانم هم یادم رفت بگم ! نگاهت فوق العاده زیباست دوست خوبم مرسی
حنانه
9 آذر 92 12:14
سلام خیلی خوب و قشنگ بود حرفی ندارم
مامانی
پاسخ
سلام ممنون از نگاه قشنگت و اینکه همیشه میای دوست خوبم
مامي كيانا
9 آذر 92 13:30
قربون هوش و احساست برم فرشته كوچولو من هم همش ميگ ميعني ميشه همينجور پاك و معصوم بموني دنياي بچه هامون خيلي پاكه كيانا هم دقيقا محرم امسال خيلي بيشتر از سالهاي قبل ازم ميپرسيد و برام تعريف ميكرد خيلي به حضرت علي اصغر علاقه مند شده تو همه دعاهاش واسه حضرت علي اصغر دعا مي كنه و اشكاش يكي كي ميريزه من كه واقعا گاهي اوقات به اين همه معصوميت و پاكي حسوديم ميشه خدايا شكرت بابت تمام نعمتها خصوصا نعمت داشتن فرزندي سالم و صالح خداوند و ائمه خودشون نگهدار ما و بچه ها باشن ببوش فرشته نازنين رو خوش بحالش كه خاله قصه گو اسمش رو گفته راستي ميگي اين برنامه ساعت چند و از چه كانال راديويي پخش ميشه ؟ ممنون عزيزم
مامانی
پاسخ
ممنونم خانومی از حضور پر مهرت و نظر لطفت قربون کیانای گلم بشم که اینقدر بزرگ شده آره نیایش هم به حضورت رقیه خیلی علاقه پیدا کرده الان یادم اومد که شعرش رو هم ننوشتم که تو مهد بهش یاد دادن که روز عزاداری مهدشون بخونه خدا نگه داره همشون باشه و پاک و عاشق بمونن ان شااللهخدا رو شکر ممنون از کامنت زیبات عزیزم ساعت 10 دقیقه به 10 هر شب رادیو ایران شب به خیر کوچولو...
الهه مامان یسنا
9 آذر 92 15:04
سلام زهره جون. نمیدونی چه آرامشی پیدا کردم از خوندن این پستت. فوق العاده بود تموم آرامش خودت و نیایش رو انگار حس کردم. ایشالا همیشه پرباشید ازین حس های خوب و ناب و پاک.
مامانی
پاسخ
سلام الهه ی عزیزم ممنونم خانومی از حضور گرم و همیشگیت منم با خوندن این کامنت های پر مهر حس آرامشی پیدا میکنم که نمیدونی !ممنون از دعای خوب و نابت ..برای شما هم آرزوی بهترین ها رو دارم
مامان مونس
9 آذر 92 17:56
وای چقدر احساستون قشنگه مامانی
مامانی
پاسخ
لطف داری عزیزم قشنگ میخونی
خاله
10 آذر 92 12:43
نیایش خوشگل من با این شیرین کاریها و شیرین زبونیاش از همه دل می بره نه فقط از مامانش اون شب که منو برد تو اتاق و چراغ خوابش رو برام روشن کرد تا نشونم بده یه حرفای قلمبه سلمبه ای زد که الان هیچکدومش یادم نیست ! ولی میخواستم بچلونمش بعضی وقتا باید این بلبل زبونیاشو یواشکی ضبط کنی تا بعدا که بزرگ شد خودش کلی بخنده چقدر خوب که اینقدر به امامها علاقه منده . ایشالا همیشه علاقه شو حفظ کنه و راهش هم راه اونا باشه ما که آخرم موفق نشدیم اون برنامه رو گوش بدیم حالا باز وقتی اومدی بیار تا من تو کامپیوتر خودمون امتحان کنم.ولی به هر حال دست مامان سید محمد سپهر عزیز و خاله نشیبا درد نکنه .
مامانی
پاسخ
قربون دل خاله مهربونش هم برم من ممنونم عزیزم ولی ضبط هم نمیذاره بکنی به محظ شنیدن صدای ضیط یا حتی دیدن اون صفحه رو گوشی میفهمه و گاهی همکاری نمیکنه ولی همه سوره هایی که حفظه رو ضبط کردممهدی تبدیلش کرد حتما میارم گوش بدینممنون گلم
مامان مریم
10 آذر 92 14:37
سلام مامان گل نیایش جون هزار الله اکبر دخترت مثل یه فرشته شده امیدوارم زیر سایه خدا و چهارده معصوم همیشه سلامت باشه این عکس دخترت مثل یه کارت پستال می مونه که اگه سایزش بزرگتر بود با اجازتون توی کامپیوترم سیو می کردم . انشاءالله عروسیشو ببینی.
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از نگاه زیبات نظر لطفته ممنون از حضورت و دعای خوبت
ندا مامان نيايش
12 آذر 92 6:55
سلام زهره جون. سلام نيايش جون. اميدوارم كه مثل هميشه خوب و سلامت باشين و فرشته مهربون هم هميشه خبراي خوب به ما برسونه. آفرين به نيايش خانم كه اينهمه پيشرفت كرده . راستي چه عكس هاي قشنگي داري عزيزم . كار آتليه است يا مامان هنرمند؟ دوستون داريم من و نيايش مثل هميشه ...
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم خوش اومدی منور کردی این کلبه رو عزیزم نیایش جونم خوبه؟ممنونم از حضورت و نگاه قشنگت نه آتلیه است ما که نه ابزارش رو داریم نه هنرش رو البته دومی رو خاله فریده ادیت کرده
ال ناز
14 آذر 92 23:35
سلااااام مامانی گل خیلی وقته که به وبتون سر میزنمو شیرین زبونیای دخمل با نمکتونو میخونم.. انشالا همیشه سالم و سلامت و شاد زیر سایه شما و پدرش زندگی خوبی داشته باشه...
مامانی
پاسخ
سلام دوست عزیزم ممنونم از نظر لطفت به ما و ممنون که همیشه میای مرسی از دعای خوبت برای شما هم آرزوی بهترین ها رو دارم
فهيمه
28 آذر 92 7:29
بچه ها فرشته هاي اسموني اند كه خداي مهربان براي ارامش ما فرستاده.در پناه حق باشيد.خوشحال ميشيم به وب ما هم بياين.
مامانی
پاسخ
خیلی زیبا گتی مرسی اومدی حتما میام
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد