نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

ثمره ی عشق

یک روز قبل از جشن تولد یک سالگی

1390/2/14 19:11
نویسنده : مامانی
987 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم چه قدر زود یک سال گذشت باورم نمیشه که این قدر بزرگ شدی میدونی فردا چه روزیه آره فردا میخوام برات جشن تولد بگیرم البته زودتر داریم جشن رو میگیریم یعنی فردا جمعه 2 مهر... هم به خاطراینکه جمعه است همه بتونن بیان(البته همه ای هم نیست خانوادگیه) هم به خاطر اینکه 5مهر میخواهیم با هم بریم شمال به مناسبت تولد یک سالگی ات عزیزم  خیلی خوش میگذره حتما ... دلم میخواد وقتی کنار دریا اولین قدم هات رو داری برمیداری کلی ازت فیلم بگیرم عشقم ...احتمالا تو اون ساعتی که تو به دنیا اومدی یعنی ساعت 12:25 دقیقه 5 مهر یک سال پیش رسیده باشیم نهارخوران گرگان

چند روز پیش کلی رفتیم خرید کردیم برا تزیینات تولد و کیک هم سفارش دادیم یه کیک کفش دوزکی ،بعدشم که اومدیم خونه از بس ذوق داشتم میخواستم همه کارا رو همون موقع بکنم کل دیوارها و سقف رو با کمک بابایی شرشره و بادکنک زدیم تو هم خیلی ذوق کرده بودی ،آهنگ های تولد رو هم که برات میذارم می رقصی قربون رقصت برم من خدا کنه فردا حالت خوب باشه آخه یه کم سرما خوردی از بینی ات آب میاد بمیرم برات عزیزم خدایا حال نیایش من و زود زود خوب کن آمین

(اینایی که اینجا نوشتم عین نوشته هایی بود که تو سررسید خاطراتت همون روز نوشته بودم برات)

تولدت خیلی خوب بود خدا رو شکر تو هم خوشحال بودی عزیزم کلی هم عکس و فیلم گرفتیم مخصوصا از نا نا ی کردنت که همه رو ذوق زده کرده بودالبته عکسایی که از خودت تنهایی گرفتیم کمه که چندتاشو برات میذارم اینجا... الانا که عکسای تولدت رو میبینی همش میگی ت ت (به فتح ت)نا نای و شروع میکنی به دست زدن و رقصیدن نمیدونم یعنی واقعا از اون روز یادت می یاد چیزی حتما بهت خوش گذشته بوده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله
12 اردیبهشت 91 13:49
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد