از عشق بخون و از مهر بنویس...
از روزی که مدرسه تموم شد و جشن الفبا برگزار هم دلتنگ بودی برای دوستان و مدرسه هم خوشحال که دیگه نمیخواد صبح زود بیدار شی و کلی مشق بنویسی
همون روز جشن الفبا خیلی اصرار داشتی منم بیام مدرسه با اینکه غیر از نماینده کلاس مادرای دیگه قرار نبود بیان که البته دو سه نفر بازم برای کمک اومدن...منم کیک سفارش دادم و آوردم مدرسه
بابایی لطف کرد و اون روز رو مرخصی گرفت تا داداشی رو نگه داره و ما توی کلاس جشن کوچولویی برپا کنیم برای شما عشقا
به سلامتی تموم شد اما من همچنان دغدغه ی مدرسه داشتم برات از مدیر مدرسه و کادرش کمی ناراحت و دلگیر و دلخور بودم از معلم کم و بیش انتظارات بیشتری داشتم ....از معاون فرهنگی خیلی بیشتر ....
بگذریم تصمیم گرفتم بریم اداره و راهنمایی بخواهیم برای مدرسه ی بهتر
که البته قطعا دیگه دولتی نبود چون مدارس دولتی همه مثل همه تقریبا و توی محدوده ی ما این یکی بهتر بود پس رفتیم سراغ غیر انتفاعی ها که رسیدیم به مورد جدیدی که سبک و سیاق متفاوتی داشت ....پیشرو ....امیدوارم از همه لحاظ مدرسه ی خوبی باشه برات و توش واقعا آروم و شاد باشی به امید خدا ️️
سمت راست آیلین هم میزی ت و آتنا بهترین دوستت که آخرش هم موفق نشدین کنار هم بشینین توی کلاس توی یک.میز به خاطر قد
سه خرداد 96
از روزی که دیگه میتونی کامل بخونی دلت میخواست بری حرم و میگفتی دوست دارم زیارت نامه رو خودم بخونم ️عزیزکم با اون دل پاک ات همیشه دعامون کن️
شش خرداد 96
همون روز جشن الفبا خیلی اصرار داشتی منم بیام مدرسه با اینکه غیر از نماینده کلاس مادرای دیگه قرار نبود بیان که البته دو سه نفر بازم برای کمک اومدن...منم کیک سفارش دادم و آوردم مدرسه
بابایی لطف کرد و اون روز رو مرخصی گرفت تا داداشی رو نگه داره و ما توی کلاس جشن کوچولویی برپا کنیم برای شما عشقا
به سلامتی تموم شد اما من همچنان دغدغه ی مدرسه داشتم برات از مدیر مدرسه و کادرش کمی ناراحت و دلگیر و دلخور بودم از معلم کم و بیش انتظارات بیشتری داشتم ....از معاون فرهنگی خیلی بیشتر ....
بگذریم تصمیم گرفتم بریم اداره و راهنمایی بخواهیم برای مدرسه ی بهتر
که البته قطعا دیگه دولتی نبود چون مدارس دولتی همه مثل همه تقریبا و توی محدوده ی ما این یکی بهتر بود پس رفتیم سراغ غیر انتفاعی ها که رسیدیم به مورد جدیدی که سبک و سیاق متفاوتی داشت ....پیشرو ....امیدوارم از همه لحاظ مدرسه ی خوبی باشه برات و توش واقعا آروم و شاد باشی به امید خدا ️️
سمت راست آیلین هم میزی ت و آتنا بهترین دوستت که آخرش هم موفق نشدین کنار هم بشینین توی کلاس توی یک.میز به خاطر قد
سه خرداد 96
از روزی که دیگه میتونی کامل بخونی دلت میخواست بری حرم و میگفتی دوست دارم زیارت نامه رو خودم بخونم ️عزیزکم با اون دل پاک ات همیشه دعامون کن️
شش خرداد 96
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی