نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

ثمره ی عشق

عشق از من و نگاه تو تشکیل می شود ...

1392/3/17 19:40
نویسنده : مامانی
1,074 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

داری روز به روز بزرگ تر میشی و شیرین تر

عاشقتم نفسم

وقتی بهت نگاه میکنم احساس غرور میکنم که مامان تو هستم

دلم میخواد طوری باشم که تو هم به من افتخار کنی دلبرکم

عاشقتم نیایشم

 

 

 

 

چند روزی نبودم دلم برای اینجا نوشتن خیلی تنگ شده بود

گفتم الان که خوابی به جا ی هر کاری دیگه ای بیام دو خطی ! بنویسم بلکه دلم وا شه ...

چند روزی بد جوری مریض بودی خدا رو شکر بهتری خیلی بهتر ولی سرفه های بدی داری هنوز

نمیدونم این واقعا حساسیت هست که تو بهش مبتلایی گل نازم یا سرما میخوری ولی این دفعه خیلی عفونت داشتی و هنوز خوب نشده ، دوباره مریض شدی...

عزیزکم برای تو و همه بچه ها همیشه آرزوی سلامتی دارم

 

 

  

 

دیگه میتونی سه چرخه برونی عزیزم

خیلی هم خوشت اومده بود از اینکه سوار دوچرخه ی بزرگ شده بودی مثلا

هر چند که لحظه ی آخر دوچرخه سواری خوردی زمین و سر زانوت زخمی شد و دلت خیلی گرفت حس کردی نمیتونی

 

 

 

 

 

 عزیزکم تو میتونی

وقتی بهت میگم تو میتونی حس غرور میکنی

دلم میخواد اعتماد به نفس داشته باشی

تو میتونی دخترم میتونی...

 

 

 

 

توی روزهایی که نبودیم یه اتفاق خوب هم افتاد مژه

اونم دیدار با یه دوست بود

دیدارهامون با نیروانای شیرین زبون و مامان مهربونش تازه شد بغل

و کلی شما با هم بازی کردید شب اول که با هم رفتیم پارک و خیلی خوش گذشت

دست مسئول تدارکات فریبای نازنین و مادر شوهر عزیزش هم درد نکنه که وسایل رفاهی رو فراهم کرد

خیلی خوب بودماچ

و بازم دوباره همو دیدیم به لطف خدا و این بار افتخار آشنایی با دوست نازنین دیگه ای هم برامون فراهم شد به لطف فریبا جون، آشنایی با زینب عزیز مامان دیانا جون که باعث خوشوقتیم بود آشنایی با اون عزیزان ماچ

و به شما سه ورووجک هم کلی خوش گذشت قلب

فقط متاسفانه هیچ گونه عکسی در دست نیست یعنی در دست من نیستناراحت

دست فریبای گلم رو میبوسه فرستادن عکس ها دیگهماچ

 

 

 

 

مشغول غذا دادن به مرغابی ها هستی،البته با چیپس و کرانچی و پاپ کرن ازشون پذیرایی میکنینیشخند

 

 

 

 

این روزا خیلی این جوری راه میری و میگی مامان ببین مثلا کفش پاشنه دا رپوشیدممژه

یادم میاد همیشه از وقتی بچه بودم دلم میخواست کفش پاشنه دار یا به قول همون زبون کودکی هام کفش تق تقی !! می پوشیدم ولی هیچ وقت نپوشیدم دیگه نمیتونستم راحت باشم باهاش زبان

 

 

 

 

راستی امروز عید مبعثه عزیزم

هر وقت بهت میگم عیده میگی یعنی تولده؟!

همیشه دلت میخواد تولد باشه عاشق تولد بازی هستی عشقم

عیدت مبارک

همه روزهات عید و همه عید هات تولدانه عشقم !

  

 

 

 

خودم از این گل عکس گرفتم یه گل ناز بین یه عالمه گیاه اسطوخدوس ، تنها بود!مژه

قلباین گل هم تقدیم به همه ی شما دوستای عزیزمون ، اعیاد مبارکقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

حنانه
17 خرداد 92 20:44
سلامـ
عید شما هم مبارک
انشاا... نیایش بهتر بشه


سلام ممنونم عززیزم
مامان تسنيم سادات
17 خرداد 92 23:39

سلام دلمون تنگ شده بود
به به دوچرخه سوارى نيايش رو برم من
چه عكساى خوشگلى هم گرفتيد
آخى پس با نيروانا و مامانش بوديد مى تونم تصور كنم چه لحظات خوبى در كنار هم داشتيد
ايشالله نيايشم زودتر خوب بشه
عيد شما هم مبارك مامانى عزيزم


سلام عزیزم ممنونم از محبتت چشات خوشگل میبینه
جاتون خالی بود دوستای گل ما هم دلمون تنگ شده بود خوش باشید همیشه اعیاد مبارک
سمانه مامان پارسا جون
18 خرداد 92 0:18
الاهی بگردم
چرا گلم مریض شده؟
الان بهتره نیایش جون؟
نمیدونم چرا هروقت میشنوم یه کوچولویی مریض میشه کلی غصه میخورم
عکسهای گل دختری هم ماه بو ماه


عزیزمی سمانه جان خدا رو شکر بهتره آره منم واقعا ناراحت میشم که اینقدر زیاد مریض شد امسال یعنی میگی به خاطر مهد رفتن باشه اینقدر اذیت شدم که دیگه دلم نمیخواد سال دیگه هیچ جا بفرستمش نمیدونم چه کار کنم به خدا
خودت ماهی خانوم گل
زینب
18 خرداد 92 5:11
دختر پاشنه کفش طلا !!! رو از طرف ما ببوس. ما هم خوشحالیم که با زهره عزیز و نیایش آشنا شدیم شب خوبی بود به ما هم خوش گذشت ... خدا را شاکرم


فدای تو زینب جان خیلی لطف کردی باعث افتخار بود برام دیانا رو ببوس
مامان آینده یه فسقلی
18 خرداد 92 12:22
ای جاااانم، چه خانومی شدی ماشالا، نیایش عزیزی که مامانی با دیدن تو به خودش میباله، زهره جان منم به خودم میبالم که دوست خوبی مثه شما دارم

به به، باز هم دیدارهای وبلاگی،،، منتظر عکس هاش هستم عزیزم

ای جونممممممممم که سه چرخه داری و باهاش عشق میکنی

مراقب خودت باش گلم

قربون اون دست و پنجولت برم که به مرغابی ها کرانجی میدی

عید شما هم مبارک زهره جونم، مرسی از بابت گرفتن این تک گل زیبا


ممنونم عزیزم لطف داری تو خودت گلی البته منون از حضور گرمت مثل همیشه
خاله
18 خرداد 92 13:18
قربون نیایش نازم برم
خیلی خوبه که بهش اعتماد به نفس میدی
بچه ها چقدر زود بزرگ میشن انگار همین دیروز بود که نیایشمون این جوری کوچولو موچولو بود
ایشالا زودتر حالش خوب شه . منم بند دلم پاره میشد وقتی اونجوری سرفه میکرد ..
نگران نباش
عید تو هم مبارک خواهزی
عکسا هم مثل همیشه قشنگن
بووووووووووووووووووووووووووووووووس

عزیزم ممنونم خواهری از لطفت نگران نباش بهتره نیایش چشات قشنگه خوشگلم
هر چند که حالا حالا ها جواب این کامنت رو نمیخونی ولی ایشالا بهت خوش بگذره کیش جای ما رو هم حسابی خالی کن
مامان یلدا و سروش
18 خرداد 92 14:57
زندگی آرام است،

مثل آرامش یک خواب بلند.

زندگی شیرین است،

مثل شیرینی یک روز قشنگ.

زندگی رویایی است،

مثل رویای ِیکی کودک ناز.

زندگی زیبایی است،

مثل زیبایی یک غنچه ی باز.

زندگی تک تک این ساعتهاست،

زندگی چرخش این عقربه هاست،

زندگی مثل زمان در گذر است...

امیدوارم که بهار دلت همیشه شاد باشه و هیچوقت رنگ خزان نگیره عزیزم


خیلی قشنگ بود ممنونم از دعای قشنگت الهی آمین
مامان یلدا و سروش
18 خرداد 92 14:58
به به گل دختر با دوچرخه زیبا چه دلبری میکنه


ممنونم از محبتت و حضورت
آتـــی
18 خرداد 92 20:25
عید شما هم مبارک

دلبرکم مبارک اینم یه ماچ اب دار به گلم


ممنونم عزیزم
الهه مامان یسنا
18 خرداد 92 23:57
جانممممم.چقدر دلم تنگ شده بود عزیزم... چه ناز شده نیایش تو این روزای آخر بهار. الهی همیشه تنت سلامت باشه نازنینم. عید تولدانه تو هم مبارک نیانش(یسنا تا وبت رو باز میکنم میگه نیانش رو میبینی مامان؟)خوشحالم که دیدارتون تازه شد و کلی کیف کردین... میگم نکنه فریبا جون قیمه درست کرده بود هان؟ بیا پیشم آپم

عززززززززیزززززززم ما هم دلتنگتون بودیم به خدا ممنونم از محبتت چشات ناز میبینه بانو
قیمه؟آهان اون خوا ب و قیمه و .... نه دیگه شما که نبودین که !!!سالاد الویه خوردیم جاتون خالی
مادر کوثر
19 خرداد 92 9:19


ماشالله به این خانوم خوشگل که اینقدر بزرگ و خانوم شدهههههههههه

چه سه چرخه ایییییییییی

چه دخملیییییییییییییی

چه عینکیییییییی

دیدار وبلاگی مبارک. همیشه به شادی

عیدتون هم مبارک

ممنون عزیزم الان که کامنتت رو دارم جواب میدم آرزو میکنم که بازم بیای و از کوثرمون بنویسی و سعی کنی آروم باشی آخه مگه میشه که وبلاگ یکی یه دونه ات رو حذف کنی عزیزم تو که کوثر برات از همه چی مهمتره چه جوری میتونی حالا به خاطر ما نیا به خاطر کوثر که میتونی بیای بازم بنویسی براش اعیاد بر شما مبارک
مامی کیانا
19 خرداد 92 11:19
سلام دوست خوبم
ما هم چنتد روزی نبودیم و دلمون کلی واسه اینجا تنگیده بود
دختر گل دوچرخه سوارمون رو ببوس


سلام عزیزم ممنونم اومدی پیشمون ان شاالله که خوش گذشته باشه بهتون میبوسمتون
خاله
19 خرداد 92 11:34
تو نظر قبلی یادم رفت بگمممممممم تو عکس اولی تیریپش منو کشتههههههه قربونش برم که اینقده خوش عکسه


آره خودمم مونده بودم چه جوری اینجوری واستاده رو دوچرخه وسط چمن ها منم از دور با زوم ازش عکی گرفتم شانسی بود کاملا
یسنا
19 خرداد 92 14:23
محککم=جم.منک5سسستتللبیییییسش2


قربون اون انگشت های ظریف و محککککککمت عشقم
خواهر فرناز
19 خرداد 92 14:55
دیدار وبلاگی به به
به کام نیایش به نام مادر
بووووووووووووووووووووس


به کام هردومون ممنون عزیزم
فاطمه شجاعی
19 خرداد 92 20:28
عزییییییییییییییییییییزم میدونم الان داره چه کیفی میکنه که دوچرخه داره مثل همیشه عکسا که عالیه زهره جوووووووووووون عید شما هم مبارک چه عکس قشنگی از این گل انداختی چه جالب که هواست بهش بود
بااینکه اصلا دوست ندارم یه خار تو پای هیچ بچه ای بره ولی خب از قدیما گفتن بچه تا زمین نخوره بزرگ نمیشه نمیدونم والا لابد همینجوریه حتما اینجوری که بهش میگی تومیتونی بلند شو ادامه بده اونم یادمیگیره در آینده با شکستها چطوری روبه رو بشه چه بدونم والااااااااااااااااا


عززززززیزززززززم ممنونم فاطمه جون از محبتت و اینکه میای و بهمون سر میزنی نیایش که خیلی دوستت داره
عزیزم البته دوچرخه ی خودش نیست از دریاچه گرفتیم یه دوری باهاش بزنه ببینه میتونه یا نه
بازم ممنون از نظر لطفت
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
20 خرداد 92 0:08
خصوصی داری


مرسی
مامان سانای
20 خرداد 92 8:20
از دست این ویروس ها ماچی کار کنیم زمستون سرماخوردگی ،تابستون عفونت .
آرزو میکنم هیچ مادری مریضی بچه اش را نبینه چه بچه کوچولو باشه چه پدر یا مادر باشه .
برای نیایش و مامان مهربونش


ان شالله عزیزم همه بچه ها سالم باشن همیشه ممنون از محبتت
مامان نیروانا
20 خرداد 92 12:05
تو رو خدا ببخش زهره جون، سعی میکنم زودی عکسا رو بفرستم. چقدر با شما بودن خوب بود و خوش گذشت. مرسی که علیرغم یه عالمه کار و گرفتاری و طول راه همیشه دعوتامون رو لبیک میگی و هزار تا سختی به خودت و آقا مهدی و سایر عزیزانت میدی تا ما دلمون به دیدارتون شاد بشه و لحظه هامون چراغونی.
به خودت و خاندان محترمت صدها درود
به امید دیدار

عزیزمی شما ببخش که ما همیشه گرفتاریم!
فدای تو و مهربونیت به همه سلام برسون نیروانام رو ببوس منتظر عکس ها هستم
شبنم
20 خرداد 92 16:30



برای تو
مامان امیرحسین و کوثر جونی
21 خرداد 92 1:02
اوووووه عزیزم نیایش خوشگل من عروسک دوست داشتنی دووووووووووستت دارم.


فدای تو عزیزم ممنونم
مامان امیرحسین و کوثر جونی
21 خرداد 92 1:03
مامانی می دونی چرا وبلاگ کوثر جیگر مامان و بابا حذف شده؟؟؟؟


نمیدونم عزیزم منم دیدم ناراحت شدم ولی دلیلش رو نمیدونم دقیقا!ان شاالله که برطرف بشه
مامان تسنیم سادات
22 خرداد 92 16:03
سلام اعیاد شعبانیه رو بهتون تبریک میگم
خصوصی


عید شما هم مبارک عزیزم
free-downloadha
22 خرداد 92 16:08
سلام وقت بخیر وبلاگ خوبی دارید

ممنون میشم از شما با اطلاعاتی که در نی نی دارید بیاین تو این سایت مدیر افتخاری بشید

این هم قسمت انجمن خانه و خانواده

لطفا در سایت ثبت نام کنید
وممنون میشم که این پیام رو تو وبلاگ بذارید تا تمامی دوستان ببینن

http://free-downloadha.com/forumdisplay.php?f=500

موفق باشید



سلام ممنون از نظر لطف شما حتما خدمت میرسم در اولین فرصت
مامان تسنيم سادات
22 خرداد 92 16:42
دوباره خصوصى
مامان تسنیم سادات
22 خرداد 92 17:02
ببخشید بازم خصوصی


کلا یه خصوصی بوداااااااا جیگر
مامان تسنیم سادات
22 خرداد 92 17:03
میگم شای زبان نوشتنتون فارسی بوده دوباره امتحان کنید ...
مامان تسنیم سادات
22 خرداد 92 17:04
وای خصوصیشو نزدم تائید نکن بی زحمت


خصوصیش رو که زدی فدات ولی من همون جوری زده بودم ها حالا امتحان میکنم دوبایه ممنون
مامی امیرحسین
1 تیر 92 13:15
زهره جون اینقدر دلم برات تنگ شده بود که دیشب وقت خوابوندن امیرروی پام که داشتم کارهای فردا رو مینوشتم،توشون نوشتم سر زدن به وبلاگ نیایش!
چقدر خوش تیپ شده عزیز دلم با این ست صورتی.عاشقتم.خوشحالم که دوتاتون رو دیدین.از تو چه پنهون منم دلم میخواد فریبا رو از نزدیک ببینم!


عززززززززیززززززززززززززم
راس میگی ؟ الهی جزء کارای فردای شما باشیم خیلی افتخار میخواد که بانوووووووو
فدات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد