نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

ثمره ی عشق

تو بهاری ؟ ... نه ، بهاران از توست ...

1392/1/15 11:58
نویسنده : مامانی
2,328 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم ، روزهای آغازین بهار امسال رو که خیلی دوست داشتی و واقعا انگار برات معنای خاص و تازه ای داشت و برا ی ما هم... چون وقتی شور و شوق تو رو برای بهار و عید و تمام قشنگی هاش می دیدیم ، ما هم سر ذوق می اومدیم ... واقعا راست گفتن که انگار این روزهای قشنگ عید مال شما بچه هاست...آخه این شور و اشتیاق شما بچه هاست که بزرگ تر ها رو هم سر ذوق میاره... همیشه سالم و شاد باشی دخترکم و لبات خندون...

 

با وجود تو همه روزهامون بهاره و همه لحظه هامون عید ، وقتی تو شاد باشی ما هم شادیم دلم میخواد همیشه بخندی که خنده های تو بزرگ ترین ِ آرزوهای منه...

 

دلم میخواد از همون روزهای اول ، نوشتن از خاطراتت رو شروع کنم ....بگم از بنفشه کاشتن های قبل از عیدت ، از سنبل خریدن و هفت سین چیدن،تخم مرغ رنگ کردنت ، خرید های عید و عیدی گرفتنت ...از چهار شنبه سوری و اومدن خاله ی بابا از تهران و فاطمه جون که تو خیلی دوسش داری و از همه اون روزای قشنگی که با فاطمه بودی و بهت خیلی خوش گذشت و الانم دلت براش خیلی تنگ شده....از گشت و گذار ها و دید و بازدید های عید و حتی سریال دیدنت که واقعا با مزه بود !!!و به لطف این سریال ها می خوای که ابر پری باشی و ابرک داشته باشی حالا باز این خوبه که ... یه جمله هم یاد گرفتی که خیلی خوشت میاد و هر وقت از فیلمش میشنوی کلی ریسه میری از خنده و هی میگی : مُزَخیَف نگووووو فییوووووز (مزخرف نگو فیروز)!!!!!!میخندی و میگی این که حرف خوبی نیس ولی خنده دایه!!!!

 

و بگم از اون همه هدیه های قشنگی که برات گرفته بودن همه ، که بازم از اینجا از همشون تشکر میکنم....از خانواده ی خاله ی بابا ،خاله مرضیه، آقا سجاد که خیلی هدیه های قشنگی بهت دادن و مخصوصا فاطمه جون که ما رو حسابی شرمنده کرد و تو رو خوشحال ...و با این هم کادو که از همه گرفتی بایدم فکر کنی عید نوروز هم یه جور جشن تولده!!

 

از مامان جوووووووونا و بابا جووووووونا به خاطر عیدی هاشون ...از خاله و عمو به خاطر عیدی و سوغاتی هاشون ....خیلی ممنون الهی که همیشه همتون سالم باشید و همه کنار هم شاد باشیم ... 

 

درسته که تو عاشق سفری و هتل رفتن !!! و ما نتونستیم بریم سفر و قسمت نشد دوستای خوبمون مثل فریبا جون و نیروانای نازم و فاطمه جون و امیر حسین عزیزم رو همین جا ببینیم و خوشیت کامل تر بشه ولی خب بازم همه سعی مون رو کردیم که به تو خوش بگذره عزیز دلم و خاطرات کودکیت برات خاطراتی به یاد موندنی باشه...

 

آرزو دارم که همه دوستان سال خوبی رو شروع کرده باشن ... هر چند که این روزا از خبر بیماری عموی یسنای عزیزم خیلی دلم گرفته و برا ی سلامتیش دعا میکنم ... تو کوچولوی نازم هم مثل یسنا دستات رو بالا میبری و برای شفای همه بیمارها دعا میکنی و خدا صدای قلب شما فرشته های زمینی رو میشنوه ... ان شا الله که همه ، همیشه سالم و شاد باشن

 

...............

 

در ادامه ، خاطرات بهاری تو به روایت تصویر...

 

 

 

 

 

این دو تا عکس جا مونده از سال 91 هستش توی جشن مهدتون تو لباس سفید پوشیده بودی و دکلمه ی خونه ی کوچیک ما رو اجرا کردی ولی دوست داشتی لباسی که یسنا پوشیده رو هم بپوشی...

 

 

 

قبل از عید هم خونه ی خودمون هم خونه ی بابا جونی بنفشه کاشتی و برات لذت بخش بود خیلی که خاک رو بکنی و یه گودال کوچولو درست کنی و گل توش بذاری

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با فاطمه جون (دختر خاله ی بابا)خیلی خوش میگذشت بهت...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکس ها خیلی زیاده عسلم ،ادامه ی خاطرات تصویریت باشه برای یه ادامه ی دیگه به زودی !چشمک

 

 

ماچقلبماچ 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

خاله
15 فروردین 92 12:21
عزیز دلم چه عکسای خوشگلی گرفته
هنوز داشتم گرم میشدم بقیه عکسا رو ببینم که تموم شد !!‌
منتظر ادامه ی خاطرات نیایش خوشگل و ملوسم هستم . زودی بیا
درضمن خوشحالم که وقتی ما نبودیم فاطمه جون شده خاله ی نیایش و به نیایش حسابی خوش گذشته . الهی که همیشه خوش باشه
دوستون دارم


قربون خاله ی گل نیایشی که همیشه بهترین بوده براش البته که خیلی از مهربون خانم های گل یکه دوستامون هستن مثل خاله برای نیایش مهربونن و مثل خواهر برای من همزبون ولی خب کسی جای یکی یه دونه خاله ی از گل بهتر نیایشی رو که نمیتونه بگیره خاله فریده همیشه تکه ....
نیایش هم دوستت داره خاله جون و با شماها خوشه
پست بعدی همه عکس هایی که خودت گرفتی ازش که هنرمندانه تره و قشنگ تر دستت درست و دوربینت برقرار!!!
قربون تو و چشای خوشگلت
خواهر فرناز
15 فروردین 92 13:15
چه عکسای نازییییییییییییی
آفرین به شما دخمل گل
چه سفره هفت سین قشنگی
آفرین به مامانی



قربون تو چشات قشنگ میبینه
حنانه
15 فروردین 92 13:50
سلامـ
سال خوبی داشته باشید
با آرزوی سلامتی


سلام ممنون حنانه جون برای تو هم آرزوی بهترین ها رو دارم شاد باشی


حنانه جان آدرس نذاشتی عزیزم آدرست باز عوض شده ازتو لینک هام اومدم باز نمیشد که
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
16 فروردین 92 0:06
ای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن به فدای تو و اون دل کوچولوت که دوست داشتی لباس طلایی رنگ رو هم بپوشی و باهاش عکس هم بگیری...

ای جونم، ناناز ناناز... دکلمه و مچکرم گفتـــــــــــــــــــــنت ما رو کشته بود ... عزیز دلم ...

وای وای وای ..... خدااااااااااااااااا ... دستای ظریف و کوچولوش رو ... نفــــــــــــــــــــــــــسم ... عاشق این رمانتیک بودنتم نیایش جــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــونم

مـــــــــــن به قـــــــــــــــربون رنگ آمیزی کردنت ... وقـــــــــــــتی این روپوش رو روی تنت می بینم، دلم غــــــــــــــــــــــــــــش میره واست عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزیزم ...

سنبل شو ببیـــــــــــــن .... عزیزم، پالتو قـــــــــرمزت هم که منــــــــــــو غششششششششششششششششششششششششششششششششششش



باباااااااااااااا، خوشبحال فاطمه خانوم ... دست در دست هم ... چقـــــــــــــــدر هم خوشحاله این جیــــــــــــــگر من ...

وااااااای... چه کادوهای خوشملی ... همشـــــــــون مبارکت باشه عزیزدلم

ای جـــــــــــــــــــــــــــــــــونم، چه سفره های هفت سین قشــــــــــــــــــــنگی ... چه قشـــــــــــــــــنگه این ظرف ماهیه ... آخــــــر سلیقه ست ها

ای خداااااااااا ... لبخندت توی عکس آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر، منـــــــــــو غششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششش






عزیزمی تو با این کامنت های طولانیت بابا اینقدر این حرف های بی نوا رو کشیدی که تو صفحه جا نمیشن دیگه نمیشه خوندشون
ممنون از این همه دقت و توجهت دوست جونی خوشحالمون کردی حضورت مانا ....
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
16 فروردین 92 0:13
یه نظر خصوصی داری


OOOOOOOOOOkkkkkkkkkkk
آخ جون
مامان نیروانا
16 فروردین 92 12:10
از تو می گیرد وام، هر بهار اینهمه زیبایی را!
عزیزم نیایش، بازم از دیدن عکسای بهاریِ زیبات به وجد اومدم سنبل خانوم. نازمی، بهارمی، همیشه بهار باشی خوشگلم. کاش زودِ زود بتونیم ببینیمت نازگلم.

مامانی خصوصیا رو هم نظری بیفکن


ممنونم عزیزم از این همه محبتت و شهد و شکری که از کلامت میریزه
ممنون خوندم و استفاده کردم
الهه مامان یسنا
16 فروردین 92 18:38
زهره عزیزم بسیار بسیار ازت ممنونم نازنینم به خاطر همراهیت با من. قربون نیایش عزیزم با دستای کوچولوش که مثل فرشته هاست. دوستتون دارم زیاد و دلم براتون میتپه. عکسای قشنگی از گل دختر نازمون گذاشتی .خیلی ماه شده ماه


قربون محبتت الهه جون اختیار داری کمترین کاری که ازمون بر میاد امید وارم هر روز بهتر و بهتر بشه و سلامتی کاملش رو به دست بیاره عمو امیر ....همیشه دعا میکنیم براتون سالم و شاد باشید
ممنون از حضورت مهربونم
مامان تسنيم سادات
16 فروردین 92 23:49
عكسها خيلى قشنگ بودن و از ديدنشون لذت بردم
من عاشق تل پوشيدن نيايشم خيلى هم هزار ماشالله بهش مياد
تخم مرغ هاشم خيلى قشنگ بودن
عزيزم .....



عزیزم ... ممنون از نگاه قشنگت و حضور همیشگیت دوسن خوبم نظر لطفته
ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
17 فروردین 92 9:26







ما هم دوستتون داریم
مامان پرنیان وپارمیس
17 فروردین 92 11:21
مثل همیشه زیبابودهزارماشاالله به این دخترنازوخوشگل


ممنون از محبت همیشگیت به ما
مامان سيد محمد سپهر
17 فروردین 92 12:53
_______(¯`:´¯)
_____ (¯ `•✦.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯)
(¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___
__|___|___|____|___|___|____|__|__
___|___|___|____|___|___|_|__|___|_
__|___|___|____|___|___|___|___|__



خیلی ممنون شما خودتون گلین که
مامان پریسا
17 فروردین 92 19:47
سلام زهره جون. سال نو مبارک باشه. با کلی تاخیر اومدم شرمنده. ولی همیشه به یادتون هستم. ایشالله سال خوبی داشته باشید


قربونت ما هم به یادتون هستیم و آرزوی بهترین ها رو داریم براتون
مامان پریسا
17 فروردین 92 19:50
عکس هات هم خیلی ناز بودن عزیزم. سفره ی هفت سین و لباس های محلی...


ممنون از محبتت و حضور قشنگت
آتـی
18 فروردین 92 10:25

خیلی عکسها قشنگ بود


خیلی ممنون
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
18 فروردین 92 12:36
سال نو شما مبارک. سالی پر از شادی و موفقیت آرزومندم.

ممنون دوست خوبم سال ن وشمام مبارک امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشید
مامان یه فسقِلی (تک خاله کوثر جونی)
18 فروردین 92 20:01
اغلب فکر می کنیم ...

اینکه به یاد کسی هستیم، منتی است بر گردن آن شخص!

غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم، این هنر اوست نه ما!

بیادتم زهـــــــــــــــره جونم


من هم همیشه به یادتم دوست خوبم ممنون ِ محبتت هات هستم همیشه
مامان امیرحسین ومحیا
18 فروردین 92 23:17
تبریک به خاطر عید .نیایش جون خوبه.
چه عکسای قشنگی الهیییییییییی




ممنون از لطفت چشاتون قشنگ میبینه
سجاد
19 فروردین 92 0:06
معرفی نتیجه های پدربزرگ و مادربزرگِ مامانِ سجاد کوچولو ... منتظر حضور گرم شما هستیم ...
فاطمه (دخترخاله بابا)
19 فروردین 92 10:53
زهره جونم مرسی از این همه لطفت
دل همه ما هم برای شماها مخصوصا نیایش جون خیلی تنگ شده روزی نیست که باسجاد و مامان حرف نیایش و کاراشو نمک ریختناشو نزنیم الهی که همیشه سالم و شاد باشه و ما هم زود زود ببینیمتون ازقول من هزارتاببوسش
ببخشید که دیر اومدم سر زدم همش مشغول مهمون بازی بودیم


قربون محبتت عزیزم خیلی لطف کردی اومدی دل ما هم براتون تنگ میشه تازه نمیدونی نیایش همش میگه بریم تهران دیگه پیش فاطمه جون ایشالا که قسمت بشه همو ببینیم زود به زود خوش باشید کنا رهم همیشه تا باشه مهمون بازی باشه عزیزم ...
فاطمه شجاعی
19 فروردین 92 11:16
وای هی عکسارونگاه میکنم هی دلم برات تنگ تر میشه
قربون اون چهارزانو نشستنت برم
پای سفره اون کتاب که احتمالا قرآن باشه رو با چه دقتی نگاه میکنی جییییییییییییگگگگگگگگگگگگگر
فدات شم که با این کیف کلاسوریه اونجوری خوشگل ژست گرفتی تا ازت عکس بندازم
و قطعا اون گلی که با اون دستای کوچولوت و با اون عشق کاشتی از همه گلها قشنگ تر و شاداب تر شده عزیزدلم
واقعا همیشه خدارو شکر میکنیم که تو درکنار ما هستی هرچند که از ما دوری ولی همش به یادت هستیم

قربون محبتت مهربون لطف داری عزیزم بازم تشکر به خاطر همه چی نیایش تو رو خیلی دوست داره شاد باشی همیشه ممنون اومدی و یادگاری های خوشگل برا ینیایش گذاشتی حتما براش میخونم ...
مادر کوثر
20 فروردین 92 8:51
به به به چه تعطیلات پر رونق و بهاری و پر عیدی و شادی
به سلامتیییییییییییییی
همیشه شاد باشید و خندون
عکسا هم مثل همیشه فوق العادهههههههههههههه چون یه دختر ماه مثله نیایش جون توشون میدرخشه



البته به پر رونقی تعطیلات شما که نبود همش خونه بودیم و گاهی هم دَدَر اون همه عکس فقط مال یکی دو روزه
ممنون ا زنگاه قشنگت شاد باشید
مامان سانای
21 فروردین 92 9:26
چه پست متنوعی عکسای قشنگ قشنگ از همه جا .
عزیزم من هم بهت می گم "حیات پری ".چون حیات مامان وبابایی.
پس بگو چرا گلهای باغچه به این خوشگلین چون تو کاشتی.


وای حیات پری چه با مزه
قربون محبتت عزیزم ممنون که وقت گذاشتی و خوندی و یادگاری گذاشتی
مامي كيانا
21 فروردین 92 10:41
نيايش جونم چشمت روشن به بهار و شكوفه ها
خوندم كه اولين روز عيد و با هواي برفي شروع كرديد؟؟؟؟؟
واقعا


آره واقعا برف اومد صبح روز چهارشنبه خودمون هم تعجب کرده بودیم ...
فدااااات
نسرین مامان باران
24 فروردین 92 9:19
چه عکسهای خوشگلی .
چه دختر نازی

(عکسها امروز واسم باز شد )


ممنون از نگاه قشنگت ممنون از حضورت عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد