نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

ثمره ی عشق

پس بابا چی؟!!!

1391/12/17 9:49
نویسنده : مامانی
2,176 بازدید
اشتراک گذاری

این پست مخصوص اون عده از دوستان عزیز هست که پست  "منو یاد خودم بنداز دوباره" رو دیده و نظر داده اندنیشخند لطفا دیگر دوستان اگه مایل به مشاهده عکس ها درادامه ی مطلب میباشندچشمک اول از اون پست دیدن فرمایند بعد بیان این یکی پست !!! با تشکر قبلیزبان

نیایش میگه مامان ببین این نی نی چه جوری منو نیگا میکنه!!!!!!!ابرو

مگه چیه؟ دخمل بابام خب !!!!!! مژه

 

چند تا از عکس های بابایی و نیایش رو هم گذاشتم زبان بازم اونایی که پست "منو یاد خودم بنداز دوباره" رو ندیدن حتما ببینننیشخند

 

 

بابایی

 

 

نیایش

 

 

بابایی

 

 

نیایش

 

 

بابایی

 

 

نیایش

 

 

 

 

اینا هم چند تا از عکس های بابایی و عمه مینو جون :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عمه مینو جون حتما دلت برا این عکس ها تنگ شده بود ، ما هم دلمون برای تو تنگ شده ، خوش باشی هر جای دنیا که هستی دوستت داریمقلب

 

 

 

ممنونم از نگاه های قشنگتون دوستای گلماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

مامي كيانا
17 اسفند 91 11:52
نه بابا نيايش جونم دل باباييش رو هم نشكونده يه جورايي به باباجونش هم ميمونه ولي به ماماني بيشتر كشيده



قربونت آره همین طوره دل هیچکی رو نشکونده نه مامان و بابا نه حتی عمه و خاله و دایی
ممنون اومدی عزیزم
مامان تسنيم سادات
17 اسفند 91 12:35
چه پست جالبى ....
چقدر عكساتون قشنگ بود ....
ولى جَلّٓ الخالق نيايش شبيه عمه اش هم هست كه ......
بچگيهاش شبيه باباش هم بوده
چه جالب اين قدر شباهت به همه داره



ممنون عزیزم چشات قشنگ میبینه
آره جالبه اما نا گفته نمونه که منم عکس هایی رو انتخاب کردم که شبیه بوده وگرنه عکس هایی هم داره که فقط شبیه خودشه نه هیچ کس دیگه ههههههههه
خاله
17 اسفند 91 13:29
آخخخخییی
آدم وقتی عکساتونو میبینه و با عکسای نیایش مقایسه میکنه به این نتیجه میرسه که به هردوتون خیلی شبیهه
اما با قیافه ی همین الانتون اگه آدم بخواد بگه به نظر من که شبیه مامانشه !!
هر چی هم که بزرگتر میشه شباهتش بیشتر میشه
اما این عکسایی که گذاشتی با عکسای آقا مهدی مو نمیزنه
آفرین به حسن انتخابت
در ضمن به عمه مینو هم شبیهه !!

ولی چرا خاله و دایی رو نذاشتی ؟
قبول نیست !!! اینجوری نمیتونن درست قضاوت کنن
شوخی کردم ! اونا رو باید تو پست قبل میذاشتی دیگه الان نمیشه

عزززززززززیززززززززززم آره دقیقا همین طوره که میگی
منم عکس هایی رو انتخاب کردم که شبیه هستش
نه اون پست قبلی فقط مال خودم بود به خاطر عنوان پستش
ولی عکس های خاله جونی رو هم حتما میذارم قربون خواهر کوچولوم برم من
مامان تسنيم سادات
17 اسفند 91 13:52
راستى قد نيايش رو نگفتيد ......؟؟؟؟؟


ببخشید ... نپرسیده بودی ! پرسیده بودی مگه؟!
97 عزیزم
شبنم
17 اسفند 91 14:17
احترام بابای نیایش هم روی جفت چشم های ما، اما من هنوز هم مصرانه اعلام می دارم که:
نود و نه درصد حالت صورت، چشم ها و لب های نیایش خانومی به زهره جونی رفته!
و شباهت عجیت این مادر و دختر را باید از عجایب قرن بیست و یکم میلادی به شمار اورد!



الهی یعنی واقعا از عجایبه ؟!!!!!!!!!
نه بابا چی مییییییییییگییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!

فدات نا گفته نماند که من عکس هایی رو انتخاب کردم که شباهت وجود داره
ممنونم از حضورت و نظر لطفت
الهام مامان رامیلا
17 اسفند 91 15:36
سلام
وای نیایش خیلی به هردوتون شباهت داره خوشبحالت رامیلا که فتوکپی باباشه ای جانم همیشه شاد باشی عزیزم


سلام عزیزم ممنونم از حضورت شاد و سلامت باشید هر سه تاتون
ح یوسفی
17 اسفند 91 23:49
وای چقدر نیایش شبیه شماست

الان دقیقا شبیه کیه اونوخخخخخخخخ
من یا بابا؟!!!!!!!!
ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
18 اسفند 91 2:41
خیلی شبیه کوچیکیهای بابایی هستی
خدا حفظت کنه عزیزم

ممنون از دعای خوبت عزیزم


عزیزم آدرس وبلاگت رو که میزنم میگه وبلاگی با این آدرس یافت نشد عوض کردی آدرس رو ؟؟؟؟؟
مامی امیرحسین(فاطمه)
18 اسفند 91 15:07
نیایشی به بابایی هم شباهت داره ولی باید قبول کرد که در اصل نسخه بدل مامانشه!با عرض پوزش از بابایی عزیز!زهره جون از تو چه پنهون منم یه عکس از بچگی خودم رو با بچگی امیر حسین میخواستم مقایسه ای بذارم.شهریور پارسال.حتی امیرو دادم بغل داییم که عین اون عکس بشه.اما به دو دلیل منصرف شدم.اولا امیر داشت دندون درمیاورد و خیلی لاغر شده بود و من تو اون عکس داشتم از چاقی میترکیدم!و این باعث میشد امیر لاغر تر به نظر بیاد.دوم اینکه داییم به نسبت اون عکس خیلی خیلی شکسته شده بود و حس کردم دل مامانم از دیدن این عکس میگیره و یاد مشکلات زندگی داییم میفته.ولی کار شما خیلی جالب بود


فدااااااااات
آخی الهی قربون دلت برم کاش میذاشتی ولی ...
حالا هر وقت که تونستی بذار امیر حسین شبیه تو هستش معلومه
قربونت برم عزیزم منم خیلی وقت بود میخواستم بذارم ولی نمیدونم چرا نشد چند نفری این کار رو کردن حتما بذار عکس هاتون رو....
مامان یلدا و سروش
18 اسفند 91 16:22
ای جونم چقدر شبیه همین. خدا حفظتون کنه. انشاالله همیشه شاد باشین. نیشایش جون رو ببوسین


ممنونم عزیزم خدا شما رو هم برای کوچولوهات حفظ کنه ایشالا همیشه سالم باشید و شاد
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
18 اسفند 91 16:33
هر دو تا پست رادیدم
تشابه های زیبا و جالبی بود


ممنون که دیدی ممنون از نگاه زیباتون
مامان رها
18 اسفند 91 16:42
زهره جون مطمئنی شما و شوهرتون دو قلو نیستینعجب شباهتی آدم نمیتونه بگه نیایش شبیه کدومتون چون عین جفتتونه خدا هر سه نفرتون رو سلامت بکنه و زیر سایه هم خوش باشید



فدات ممنونم از محبتت و دعای قشنگت خدا شما رو هم برا هم حفظ کنه و شاد باشید همیشه
مامان پرنیان وپارمیس
18 اسفند 91 23:57
کپی برابراصل خداحفظش کنه


فدای شما ممنون از حضورت وبلاگ نساختی هنوز نه؟
آتـی
19 اسفند 91 10:23
خیلی جالب بود


ممنون اومدی
مامان سانای
19 اسفند 91 10:45
چه عکسهای قشنگی . من هم با این عکسا یه لحظه به دوران کودکی خودم سفر کردم .ماشالله زهره جون چقد با حوصله وبا ذوقه عجب فکر جالبی .
والله موقع باز کردن وبلاگ اون عکس اولی بابا درست با عکس نیایش جون که در "درباره وبلاگ "قرار دادین ، هم ردیفه. باهم که مقایسه می کنم می بینم خیلی شبیه همن .آمما چشمای خوشگل نانی جون بزرگتراز چشمای بابای یه .
اصلا نمی شه گفت بیشتر شبیه کدومتون هست شبیه هر توتاتون هست به شدتتتتت.
در ضمن زهره جون خصوصی داری.

فدات عزیزم ممنونم از نظر لطفت البته من عکس هایی رو سعی کردم انتخاب کنم که وجه اشتراک دارن و شبیهن...
ممنون از حضورت چشم میخونمش
مامان پریسا
19 اسفند 91 12:51
یعنی کپی برابر اصل درسته؟


کپی برابر اصل کی بالاخره
البته من عکس هایی رو انتخاب کردم که بیشترین شباهت رو داره
ممنون اومدی
ستایش مهربون ❀ستایش خوش زبون
19 اسفند 91 13:30
سلام خوبی دوست عزیز
آدرس وبمون از لوکس بلاگ به نی نی وبلاگ تغییر پیدا کرد و اون وبلاگمون حذف شد با این آدرس جدید لینکمون کنین



سلام به به مبارک باشه و خسته نباشی
حتما چشم
مامان تسنيم سادات
19 اسفند 91 13:52





مامان پرنیان وپارمیس
19 اسفند 91 14:39
توفکرش هستم انشاالله بعد ازعید حتما خبرت میکنم


ان شا الله ممنونم
مامان یسنا
20 اسفند 91 1:41
قربون تو که دل بابایی رو هم به دست آوردی


فدات مهربون
مامان آینده یه فسقلی
20 اسفند 91 1:44
عزیزم

قربون خنده هات برم، گل دخملی


عزیزم سلام خوش اومدی چه قدر دلمون تنگ شده بوداااااا
مادر کوثر
20 اسفند 91 9:02
آخیییییییییییییییییییییی
چه مقایسه های بامزه اییییییییییی
ولی به خودت بیشتر شبیه تا به بابایی


فدات
دلمون تنگ شده بود برات!
مامان نیروانا
20 اسفند 91 10:28
دیرم ولی هستم. از دیدن وقتی بابا کوچیک بود خیلی خوشحال شدم. حالا میگم نیایش به جفتتون رفته. مانا باشین دوست داشتنیا


قربونت عزیزم ممنون اومدی همین که به یادمون هستی برامون کافیه دلمون تنگ شده براتون کارا رو به راهه عزیزم ؟
ح یوسفی
20 اسفند 91 15:42
شبیه مامانی جونش دیگه.
منظورم از شما نویسنده وبلاگش بوده دیگه؛مامانی.


آها ...
ممنون از لطفتون
یاس
21 اسفند 91 1:41
سلام خواهر.اومدی وبلاگم و برام نوشتی.ولی اینقدر این هفته ها درگیر بودم که نتونستم بیام پیشتون و کامنتتون رو فقط تایید کردم.ولی دوستتون دارم و ممنونم که با حرفای قشنگت شادی رو مهمون قلبم میکنی.دوستتون دارم


میدونم عزیزم این روزا همه درگیرن ممنون که الان اومدی و وقت گذاشتی قربون محبتت شاد باشی هیمشه
یاس
21 اسفند 91 1:42
عکسا رو ببین.من گیج شدم.همه شبیه همین که.


مامان علی اکبر
21 اسفند 91 2:04
ماشالله چه نیایش جونبزرگ شده.
خدا خفظش کنه.


قربونت ممنونم
نسرین مامان باران
21 اسفند 91 7:40
نیایش جون کمی شبیه پدرش هست اما بیشتر شبیه مامان گلشه .


قربون محبتت خانمی ممنون اومدی
مامان نیایش
21 اسفند 91 9:06
سلام زهره جون . من که فکر می کنم نیایش جون خیلی شبیهتره به خودتون . البته یه جورایی از یه زاویه هایی به باباش هم شبیه ولی هر کی شما دوتا رو باهم ببینه می فهمه که مادر و دخترین . خدا برای هم حفظتون کنه .


سلام زهر جون سلامت باشی ممنون از حضورت و نظر لطفت خدا شما رو هم برا یدخترای گلت حفظ کنه
مامان امیرحسین
21 اسفند 91 16:22
خدای من ... چه شباهتی؟؟؟
خیلی قشنگ و جالب بودند.


ممنونم چشات قشنگ میبینه
سمانه مامان پارسا جون
23 اسفند 91 0:44
وای خیلی پست قشنگی بود خیلی
چقدر با دقت همه رو جدا کردی و کنار هم گذاشتی خیلی شباهت دارن


ممنونم از نگاه قشنگت عزیزم و نظر لطفت
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
26 اسفند 91 10:54
چه بااااااااااااامزه بود عکس ها ....


خیلی از چیدمان عکس هاتون خوشم میاد زهره گلی


قربونت برم عزیزم ممنونم از محبتت و اینکه وقت گذاشتی و همه پست ها رو دیدی بوس بوس هزار تا
مامان آناهيتا
27 اسفند 91 11:19
چقدر خوشكلن اين عكساي پدر و دخملي. چقدر به هم شبيهن. سالم باشيد الهي زير سايه پروردگار


فدات عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد