نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ثمره ی عشق

خوش گذشت

1391/7/15 12:51
نویسنده : مامانی
2,513 بازدید
اشتراک گذاری

به من که آخر هفته خیلی خوش گذشت دوست دارم همیشه برم گردش

...

عکس ها در ادامه

روز 5 شنبه 13 مهر رفتیم خارج از شهر با یکی از دوستای بابا که با خانومش از تهران اومده بودن ، مهمونشون کردیم نهار بیرون و رفتیم سمت طرقبه البته اونجا عنبران بود بعد از طرقبه ،فکر کنم اسمش باغ رستوران شبدیز بود ولی خب جای خیلی قشنگی بود به من که خیلی خوش گذشت همش دلم میخواست از پله ها بالا پایین برم و گلا رو بو کنم و دنبال پروانه بگردم  و هی ازم عکس بگیرن!!! جای همتون خـــــــــالی...

این گُلی که شلوار قرمز پوشیده منم ها می تونید پیدام کنید!

از اون بالا تا پایین همه گل ها رو بو کردم به به

رو تخت سمت چپی نشسته بودیم! یو هو ! مامان من اینجام بدو بیا

این پروانه هه ، گجا یفت؟!!!!

قربون اون ناز کردنات بشم من مامان

دورت بگردم

دوست دارم همیشه خوشحال باشی

niniweblog.com

چند روزیه صبح ها که بیدارت میکنم میگی نمیخوام برم مهد چون :

حوصله ام اونجا سر میره

تنها میمونم

می خوام تو هم پیشم باشی

اگه تو پیشم باشی خیلی بهتره

وقتی میری و برمیگردی میگی که خیلی خوش گذشت و خوشحالی کلا سه ساعت اونجا هستی و کلی هم بازی میکنی اما همش بهم میگی تنها میمونم دیشب هم یه چیز جدید میگفتی که پسرا منو اذیت میکنن ،می زنن!

موندم باید چه کار کنم از طرفی دوست داری بری مهد پیش بچه ها پیش یسنا و فاطمه از طرف دیگه میگی که تنها میمونم،میگی اونا بیان خونه ی ما با من بازی کنن که من تنها نباشم توی خونه

میدونم علتش چیه فکر میکنم علتش تعداد زیاد بچه ها توی مهد و توی کلاستونه به نظرم 25 نفر توی یه کلاس خیـــــــــــــــــــــلی زیاده

و مربی برای ت وکه به قول خودش همه چی تمومی کم وقت میذاره!!!

 نمیدونم عادت میکنی به اونجا یا هنوز زود بود برا ی مهد گذاشتنت...

با مربی تون صحبت کردم و گفتم برات بیشتر وقت بذارن میگفت آخه نیایش با اینکه از همه بچه ها کوچیک تره اما همه کاری بلده زود کارش رو انجام میده و کامل و درست و بعدش میگه حوصله ام سر میره!

بالاخره اونا باید این هنر رو داشته باشن که برای بچه ای مثل تو هم جذابیت ایجاد کنن

بازم سه شنبه می خوام برم پیش مشاور کودک همون خانم دکتر عباس زاده که برای مهد گذاشتنت باهاش مشورت کرده بودم تا ببینیم با توجه به شرایطی که توش هستیم باید چه کار کنم شایدم روز در میون گذاشتمت ببینم چی میشه؟!

.......................................................................

صبح داشتی میرفتی گفتی دلم برای اسبم تنگ میشه منم از طرف اون بهت گفتم :

نیایش خوشگله برو یه عالم چیز جدید یاد بگیر بیا به منم یاد بده ،منم به جاش سواری حسابی بهت میدم باشه؟

تو هم قبول کردی و رفتی البته نه دیگه با لبای خندون!!!

 

راستی یه چیزی یادم اومد روز چهار شنبه رفته بودیم برات خرید رفتی توی اتاق پرو و در و بستی وااااااااااااااای نمیدونی توی اون 5 دقیقه که اون تو بودی چی کشیدم ...نصفه عمر شدم ولی سعی کردم با آرامش باهات حرف بزنم تا خودت در رو باز کنی دوباره و بیای بیرون

البته مطمئن بودم که میتونی قفل رو باز کنی چون خودت هم بسته بودیش اما بار اول بود که همچین اتفاقی می افتاد تمام تنم یخ کرده بود و همش داشتم خدا خدا میکردم که خودت بازش کنی

چون میگفتی مامان تو باز کن من نمیتونم تو که اونجایی بازش کن گفتم منم نمیتونم چون شما باید از داخل بازش کنی و تو گفتی خب بابا که میتونه به بابا بگو بازش کنه

 فقط خدا رو شکر که فروشنده خودش رو اصلا دخالت نداد و هیچی نگفت و با آرامش پیش رفتیم و باهات صحبت کردیم و خدا رو شکر خسارتی نزدیم فقط من آب شدم دیگه از استرس

فروشنده بعدش گفت همین چند وقته پیش مجبور شدیم قفل رو بشکونیم به خاطر یه بچه از بس جیغ میزند و گریه میکرد ما شاا لله دخترتون فهمیده است با اینکه خیلی کوچیکه

قربونت بشم فهمیده ی من آخه چرا اینقدر وورووجکی ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (51)

مریم مامان ملینا
15 مهر 91 11:24
چه جای قشنگی خب معلومه که خوش گذشته زهره جون دخترت چه خوب قدکشیده تو این عکسا احساس کردم خیلی بزرگ شده نیایش جون... امیدوارم بتونی تصمیم درستی که به صلاح هردوتون باشه بگیری درمورد مهد، البته همیشه همه ی شرایط به دلمون نمیشه ولی خب رضایت دخترت مهمه فدای دختر فهمیده و صبور
شبنم
15 مهر 91 12:57
اون گله که شلوار قرمز پاش بود،از همه گل ها خوشگل تر بود..فقط حیف که نمیشه بذاریش تو گلدون
الهه مامان یسنا
15 مهر 91 14:08
قربونت برم دختر فهمیده!! از عکسات معلومه که خیلی خیلی بهت خوش گذشته این آخر هفته. خدا رو شکر. الهی همیشه خندون باشی گلکم. ماامانی من هم فکر میکنم تعداد بچه ها زیاد باشه . مهدی که می خواستم یسنا رو بذارم بچه های همسنش 8 نفر بودن ولی باز مدیر میگفت که الان تعدادشون زیاده.کار خوبیی میکنی که با روانشناس صحبت میکنی. عزیزم نمیدونم شما در مرود کتاب پرسیده بودی یا نه!! آخه آدرس وبلاگ رو نذاشته بودین.
حنانه
15 مهر 91 14:19
سلامـ به به چه گلایی چه عکسایی چه نیایشی هزار ماشاا... به دختر نازت
شبنم
15 مهر 91 17:39
خیلی اینو دوست دارم که نیایش جون همیشه تل تو موهاشه.. به نظرم اینطوری دخترونه تره.
مامان گیلاس
15 مهر 91 17:40
سلام همیشه به گردش چه گل قشنگی از همه گلا قشنگتر و خوشبوتره
خاله
15 مهر 91 20:21
الهی فداش بشم . گل من از همه ی گلها قشنگتره
چه عکسهای خوشگلی گرفته نیایش جونم
چه خوب که خوش گذشته بهتون عزیزم .
الهی فداش شم که اینقدر فهمیده است ولی بهش بگو خاله گفته دیگه از این کارای خطرناک نکنیا وروجک من


قربونت خاله ی گل و مهربون و خوشگلم جای شما هم خالی حتما باید با هم بریم یه روزی ایشالا
چشم خاله جون حواسم رو جمع میکنم دیگه

مامان تسنیم سادات
15 مهر 91 23:59
نازی انشاالله همیشه خوش باشین .جای قشنگیه معلومه حسابی به نیایش خوش گذشته
مامان ساينا
16 مهر 91 7:18
سلام دوست جونا...خوبين؟هميشه به تفريح و گردش...معلومه كه حسابي به خانومي خوش گذشته...راستي خدا رو شكر كه تونسته بياد بيرون...ساينا وقتي كه 2 سال و چند ماهش بود يكبار تو دستشويي و يكبار هم تو حمام گير اوفتاد و ما مجبور شديم كه درها رو بشكونيم...جيغ نميزد ولي نمي تونست باز كنه
مامان سانای
16 مهر 91 10:37
همیشه به خوشی .
سپیده
16 مهر 91 15:06
سلام. وبلاگ "کودک من" پستی را به عنوان "شیرین ترین لحظه زندگی من" گذاشته. خوشحال می شم در صورت تمایل شما هم شرکت کنید. www.koodakeman91.niniweblog.com
عمه
16 مهر 91 15:24
Salam khoshbootarin gole donya. che ax haie che dokhtari . hamchin havaieh bachegi be saram zad ameh joon. ghorboone in varje voorje ha va delbariat beram.omidvaram hamishe be gardesh va bazai va shadi bashi
Delam barat kheily tang shodeh maraghebe khodet bash.Ashghetam kolouche


ممنون عمه جون جاتون خیلی خالی بود آره بچگی عالمی داره واقعا شاد باشی همیشه
شبنم
16 مهر 91 17:42
روز جهانی کودک رو به گل دختر ناز و خوشگلم تبریک می گم.. این بوسه ها هم واسه خودت و مهربون ترین مامان دنیا...
مامان پریسا
16 مهر 91 18:07
نیایش عزیزم روزت مبارک خاله. ایشالل همیشه خوش باشی خوشکلم
مامان پریسا
16 مهر 91 18:08
واااااااااای عزیزم چه جای خوشکلی. نیایش جون خودت از همه ی اون گل ها خوش بوتری
مامان پریسا
16 مهر 91 18:12
زهره جون فکر کنم نیایش جون برای عادت کردن به مهد به زمان نیاز داره. فعلا" زیاد بهونه میاره. وای چه لباساش هم خوشکل و نازن. پریسا هم رفته بود حمام و درب رو بسته بود اگر بدونی اون لحظه هزار بار مردم و زنده شدم تا در رو باز کرد
مامان علی
16 مهر 91 22:36
این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش همیشه در چهره هایتان باقی بمانند ! روزکودک مبارک نیایش جونم
مامان علی
16 مهر 91 22:38
عکسا فوق العاده بودن عزیزم . اون گلی که شلوار قرمز پوشیده بوی خوش عطرش همه جا پیچیده . دوست دارم عزیزم . بازم روزت مبارک
مامان امیرناز
17 مهر 91 9:10
سلام فرشته خانوم دقت کردی تو گلا از همه قشنگتری؟ شاد باشی نازم زهره جون خوبی؟ امیرم هم چند روزی به زور میره مدرسه با اینکه وقتی می ره بهش خوش می گذره و مربیش هم راضیه بازم می گه دلم برات تنگ می شه عذابیه صبح فرستادنش
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
17 مهر 91 10:46
وای گلم گل قرمز و خوشبوم خوشحالم که بهت خوش گذشته عکسهات خیلی زیبا بودند اما خوب مامان جون را ترسوندی زهرا یمن هم یکدفعه اینکار را کرد ولی تونست کلید را از زیر در به من بده تا من در را براش باز کنم ولی اونم مثل شما گریه نکرد
ستاره زمینی
17 مهر 91 13:13
عزیزم قربونت برم
ستاره زمینی
17 مهر 91 13:14
عزیزکم رنگ قرمز خیلی بهت میاد
مامان آناهيتا
17 مهر 91 13:50
من با اجازتون وبلاگ نيايش بانو رو لينك دادم به وبلاگ آناهيتا.
مامان آناهيتا
17 مهر 91 13:55
ان شااله هميشه به سفر و خوشي. منم هميشه دلم مي گيره كه آناهيتا رو از كله سحر تا 4 عصر مي برم مهد كودك. همش با خودم فكر مي كنم حتما دلش برام اسباب بازي هاش و اتاقش تنگ ميشه. حتي خيلي وقتا با خودم مي گم حتما بعضي وقتا دلش هوس خوردني اي مي كنه كه همراهش نيست. دلم خيلي مي گيره ولي چاره اي ندارم چون نه اينجا پرستار گير مياد و نه پدر و مادر و خونواده آدم. برام دعا كن زهره جوني.
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
17 مهر 91 14:34
عزیز دلم روزت مبارک گلم همیشه بهت خوش بگذره.
مامان تسنيم
17 مهر 91 17:39
چه جاي قشنگي ... هميشه به گردش نيايشم... الهي بگردم چه با احساس اسبشو بوس مي کنه ... تسنيم وقتي ميخواد چيزي رو با خودش ببره بيرون ميگه آخه اين ناراحت ميشه گريه مي کنه بايد ببرمش.... يه دفعه مي خواست دمپاييشو با خودش بياره مي گفت آخه اين تنها مي مونه...!!!!
سمانه مامان پارسا جون
17 مهر 91 18:33
روزت مبارک عزیزم چه عکسهای خوشگلی همیشه خوش باشید عزیزم چقدر مانتوش قشنگه
شبنم
17 مهر 91 22:09
دلمون تنگ می شه ها..زودتر بیایید دیگه...ماها به یادتونیم
شبنم
17 مهر 91 22:13
دلمون تنگ می شه ها..زودتر بیاید دیگه..ماها به یادتونیم.
مامان محمد سپهر
18 مهر 91 14:39
عزيزم عكس هاي نيايش قشنگ بود و قشنگتر از اون كه خوب بلدي نيايش مارا با حرف روانه مهد كني.در مهد به بچه ها علي رغم مسائلي كه وجود داره خوش مي گذرهالبته نيايش دوست داره پيش مامانش بمونه براي همين يه كم ناز مي كنهواين نازها خريدار داره
خاله مرضیه
18 مهر 91 21:15
عزیزم عکسای خیلی قشنگی بود امیدوارم همیشه خوش باشید
لباس مهدکودکت هم خیلی قشنگ بود نانی جونم


ممنون خاله جون چشاتون قشنگ میبینه*:
مامان طناز
19 مهر 91 1:06
امیدوارم گل خنده همیشه رو لبان فرشته کوچولوتون نقش ببنده .
کلبه دل
19 مهر 91 9:20
نیایش جان همیشه خوش باشی
نسرین مامان باران
19 مهر 91 12:59
سلام عزیزم اتفاقا شب جمعه ما با یکی از دوستهامون اونجا بودیم به باران خیلی خوش گذشت با پسر دوستمون کلی بازی کردن . خداروشکر به خیر گذشته .
ندا مامان نیایش
19 مهر 91 15:30
قربونش برم این گل قشنگ رو . ولی پیدا کردنش خیلی هم سخت نبود ها . آخه از همه گل ها خوشرنگ تر و زیباتره . دوستون داریم خیلی زیاد . دلم خیلی براتون تنگ شده ...
یاس
20 مهر 91 0:47
فرشته کوچولویه ناز خاله.قربون اداهات بشم.خیلی خوشحالم که خوشحالی ناز من
الهه مامان یسنا
20 مهر 91 11:44
میدونی دوستیمون 1 ساله شد اولین بار 16 مهر بود که اومدم وبت رو باهات آشنا شدم. اون موقع که نیایش رو دیگه از شیر گرفته بودی و چقدر ناراحت بودی . من چقدر با نوشته هات گریه کردم و بغض کردم. 1 ساله شدن دوستیمون مبارکم باشه
مامان تسنیم سادات
20 مهر 91 20:33
سلام مامانی جون شرمنده دیر شد ولی الان رمز رو تلگراف زدم...
ستاره زمینی
21 مهر 91 8:44
وای چه جای باصفایی.همیشه به تفریح عزیزکم.
فاطمه شجاعی
21 مهر 91 10:30
عزیزم قربون اون لباس مهدکودکت برم نازنینم انشالا همیشه بهت خوش بگذره شاد باشی هزارتا بووووووووووووووس



ممنونم عزیزم *:
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
21 مهر 91 12:04
خصوصی دارید
تــــــــک خــــــــاله کــوثر جــونـــی
21 مهر 91 15:41
وایییییییــــــــی عزیــــــزم خیلــــــــــی خوشحـــــــال شدم که بهــــــــت خـــوش گذشته... نیایـــــــــش جــــونی من خیـــــلی دوستــــــت دارم ها... وقتی بـــه بلاگ خواهر زاده م (کوثـــــر جون) سر میزنـــــــم... محـــــاله که نیام و به وبــــــــلاگ تو سر نــــــــزنم... دســـــــت مامانــــــــیت هم درد نــــکنه که واسمــــــــــون از حال و زورت مینــــــــویسه...تا ما دلتنــــــگت نشـــــــــیم خیلــــــــــی رومانتیک هستـــی ها بو کردن گـــل ها رو میگم! یفــــت رو مثل کوثــــر میگی واااای ناز کردنشــــــــوووو... دست دست دست... حالا دست دست دست وااای خــــدایا... اشــــکمون در اومد دخمل... صحنه ی بغل و خــــــــداحافظی کردن با اسبت رو میگم! قابل تو رو نــــــداره!
مامان یسنا
21 مهر 91 16:13
http://www.atiehclub.com/shop/product.php?id_product=24 سلام گلم هر جا هستی خوش باشی. این لینک خرید اینترنتی خرید کتابه. چون هرجا که گشتم پیدا نکردم .موفق باشی
سپیده
21 مهر 91 19:25
www.koodakeman91.niniweblog.com
تــــــــــــــک خـــــــــــــــاله کــوثر جــونـــی
21 مهر 91 22:32
سر زدن به وبـــــــــلاگ عزیزان، وظیفه ست!


فدات مهربون

مامان نيروانا
22 مهر 91 8:02
عزيزم قربونت برم دلم برات تنگ شده. هي براي اين پست نظر نذاشتم تا اون عكس نيروانا رو كه دقيقاً توي همين جاي قشنگ گرفته، برات پيدا كنم ولي هي نشد. هميشه به سير وگشت باشي عزيز دلم. هميشه بهت خوش بگذره گل خوشبوي من كه از همه ي اون گلها قشنگتري!


ممنونم ما هم دلمون تنگ شده بود عجــــــــــــــــب پس اون عکس های خوشگل همین جاست کاش عکس نیروانام رو خودم گذاشته بودم ان شا الله یه روزی با هم بریم و این دو تا دوست نازنین با هم عکس بگیرن شما هم همیشه خوش باشید عزیزم
مادر کوثر
22 مهر 91 10:31
سلام عزیزم
وای چه جای خوشگلی رفتین
واقعا چه گل زیبایی رفته میون گل ها. بگردین پیداش کنین
امیدوارم مهد همیشه بهت خوش بگذره و شاد باشی


سلام ممنونم گلم چشاتون خوشگل میبینه ان شاا لله یه روزی با هم بریم خوش باشید همیشه
مادر کوثر
22 مهر 91 10:32
دوست عزیزم. از ابراز محبتت ممنونم
ببخشید که بهتون خبر ندادیم. کم سعادتی از ما بوده
حالا شما تشریف بیارید و از سفرمون بخونید و ببینید
منتظر نظرات خوشگل بازم هستیم


ممنون عزیزم خدمت میرسیم خوشحال میشدم اگه از نزدیک شما و کوثر گلم روه م زیارت میکردیم ان شا الله دفعه های بعد در خدمت باشیم خوش باشید همیشه
یک دوست
22 مهر 91 11:40
سلام با تشکر از وبلاگ زیبا و پر مهر شما اگر تو زندگی دنبال کارهای خلاقانه و زیبا هستید اگر ثبت یه خاطره ماندگار و رویایی برای شما ارزش دارد حتما یه سر به سایت ما بزنید www.shahrekhatere.com چیزهای زیبایی در سایت داریم که تا حالا مشابه اون رو توی ایران ندیدین
محيا كوچولو
28 مهر 91 23:24
چه گل خوشگلي بودي تو اون گلستان
وچقدر با هوش كه خودت تونستي در رو باز كني


ممنونم از نظر لطفتون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد