یا مقلب القلوب...
به آیینه مقابلت نگاه کن بهار پیش روی توست ...
باور کن
آیینه ای از بهشت رو به روی توست که آفریدگارت با لطف بی کرانش در مقابلت نهاده است بنگر که تا چه اندازه شفاف و لطیف و زیباست...
راستی تو در این آیینه چه می بینی؟
می دانم!
خنده ی گل ، تبسم غنچه ،رقص بنفشه، نوازش نسیم،حرکت سبزه ها،ترنم باران،ترانه ی چکاوک ها و چلچله ها را....
می دانم آنچه میبینی بیش از آن است که همه را بر زبان آوری...
آنچه در این آیینه دیده میشود بهار است و تو در عمق این آیینه خدایت را میبینی و دست قدرت و سخاوت بی حدش را...
و چه زیبا گفت آن معلم معرفت که:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است "معرفت کردگار"
پس تحسین کن این آیینه ی تمام نمای قدرت الهی را و شاکر باش آفریدگارت را که تو را لایق این همه لطف خویش دانسته ...
در آخرین ساعات این سال به خواب می رویم ... و فردا که چشم به روی بهار و سال جدید باز کنیم و به استقبالش رویم خدای را سپاس میگوییم به خاطر بهار دیگری که لایق دیدارش شدیم سپاس که میتوانیم دگر بار نوای یا مقلب القلوب را بشنویم و زمزمه کنیم :
ای دگرگون کننده ی دل ها و دیده ها
ای گرداننده ی روز و شب ها
ای دگر سازنده ی بودن ها و تواناییها
دگرگون ساز بودنمان را به بهترین بودن ها
خدا را سپاس به خاطر تمام نعمت هایی که به ما بخشید و نعمت هایی که به ما ارزانی نداشت،شاید لایق نبودیم و شاید هم ...
سپاس به خاطر تمام لحظه های شاد و حتی غم آلودی که به ما عنایت کرد که در لحظات غم و اندوه و جدایی او را با عمق جان صدا کردیم و خود را به ما نمایاند ...
خدایا دوستت دارم ، دوستت دارم و نیایش میکنم تو را هر لحظه، سپاس میگویمت که توانستم بشناسمت بیشتر و بیشتر از هر سال و این سالی که گذشت روزهایی داشت سخت تر از تمام عمرم که با تو پر شد فقط با حضور تو ...
احساس میکنم سالی که بر من گذشت سالی بود برای رشد روحی ام وقتی فکر میکنم به ضعف های روحی و فکری در گذشته های دور و نزدیکم می بینم امسال با اینکه شاید در ظاهر سال خوبی نبود برایم اما بزرگ شدم رشد کردم روحم بزرگ شد و به خدا نزدیک تر و خوشحالم اگر درد و سختی و غم و دلتنگی هم هست خدا هم هست و حسش میکنم و آرامش میدهد و صدایش را میشنوم...
سال جدید بدون خیلی ها تحویل می شود شاید مثل هر سال برای خیلی ها که ممکن است از دردهاشان بی خبر باشیم ولی ما هم باید امسال را بدون تو تحویل دهیم بدون تو برادرم بدان که جایت همیشه خالی است نه تنها بر سر سفره هفت سین که همیشه و هر جا و هر لحظه ... اما همیشه حضورت را حس میکنم میدانم که هستی
بدان اول برای تو دعا میکنم بر سر سفره هفت سینمان لحظه ی تحویل سال ، شادی ات را میخواهم و آرامش روح بزرگت را ، همه برای تو دعا میکنند و برای همه رفتگان و میدانم که تو هم کنارمان هستی و می بینی و می شنوی و برای ما دعا میکنی برای ما که باز، مانده ایم ...
با اینکه بهار برای ما پیام آور روزهای تلخ و سختی است که با رفتن تو شروع شد اما میخواهم یاد بگیرم و باور کنم که او که میرود هم برای خدا میرود و او که میماند هم برای خدا مانده است و باور کنم که تا وقتی هستیم فقط باید شکرش را بگوییم ... شاید تو ماموریتت روی این زمین خاکی تمام شده بود و دیگر کاری نداشتی و آن طرف با تو بیشتر کار بود و شاید تو هم سال را با خاله و بابا بزرگ تحویل میکنی و ما هم هنوز باید قدر نعمت زندگی را که به ما عنایت کرده بدانیم و تلاش کنیم برای بهتر شدن و آماده ی سفر ...
خدایا به بزرگی و عظمتت که ما همه بنده های کوچک تو ، بی نهایت به تو نیازمندیم ، تنهایمان نگذار تمام لحظه های زندگی مان اگر با حضورت پر شد که همه چیز از آن ماست وگرنه هیچ هم نیستیم...
خدایا می خواهم سین اول سفره ی هفت سینم سایه ی تو باشد بر سرمان
خدایا کمکم کن می خواهم امسال کوله بارم را ببندم شاید این فرصت آخرم باشد تا به مقصد برسم می خواهم تو را باز هم بیشتر و بیشتر بشناسم و بفهمم که یک عمر چه غافل بودم
می خواهم آسان بروم و سبک، بال بزنم می خواهم کاری کنم که رضایت باشد در مناجات های سحرم ، در نیایش های خدایی شدن ها ...
مرا از یاد نبر هرگز ای بزرگ ترین هستی
من جا مانده ام که محتاج نگاهت هستم همیشه ، باشد که با نگاهی عمر و سال ام را بسازی
خدایا عاشقت هستم مرا دوست بدار
خدایا کمک کن به همه ی آفریده های ریز و درشتت که به تو نزدیک تر و نزدیک تر شوند خدایا بنده های کوچکت را دوست بدار ، شادیشان را بخواه و کمکشان کن هر جا که نفرتی هست عشق باشند و هر کجا کینه هست ، عفو باشند ، هر کجا یاس هست امید شوند و هر کجا غم ، شادی...
کمک کن همه را ببخشیم و از ته دل به همه آفریده هایت و هم نوع هایمان عشق بورزیم و عمری که از ما باقیمانده با شناخت هرچه بیشتر تو پر بار تر از همیشه باشد و همه برای هم دعا کنیم که از درد و رنج و سختی دور باشیم و غم و ناخوشی ها هم از ما دور و تو همیشه یارمان باشی:
ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
ای دیده از تو دگرگون مادام
حُکمی بنما که گردد ایام به کام
عیدتان مبارک