سفر به مالزی
دختر گلم ، شیرین زبونم قراره بریم یه جای دور ... بذار از اول بگم!
عمه مینو جون 3 ، 4 ماه بعد از مراسم عروسی ما راهی کشور مالزی شد یعنی دی ماه سال 85 برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته خودش یعنی تئاتر و کارگردانی و دیگه درسش تقریبا تموم شده ولی میخواد مالزی بمونه و همون جا کار کنه و ان شا الله اگه خدا بخواد ویزای کارش هم درست شده و اما اینا رو گفتم که بگم حالا داره ازدواج میکنه و ان شا الله که خوشبخت بشه حالا با هر کی هر جای دنیا که هست ان شا الله همیشه شاد باشه و چون مامان جون و بابا جون هم اونجا بودن میخواستن تا قبل از اومدنشون به ایران یه مراسم عقد و عروسی کوچولو بگیرن تا به سلامتی برن زیر یه سقف یه ازدواج دانشجویی بی دردسر ان شا الله که خیر باشه و از همین جا هم دوباره بهشون تبریک میگم ...
مینوی عزیزم امیدوارم خوشبخت بشی از ته قلبم برات آرزوی خوشبختی دارم ان شا الله تا ابد کنار همسرت شاد باشی به زودی میبینیمت
congratulations !we are very glad to hear about your marriage and all of us wish you happiness and best lifetime from now on... we hope there be an eternal love in your communal life forever...good luck
(اینم برای شوهر عمه جون که باید البته سعی کنه زودتر فارسی رو یاد بگیره!!!
as soon as possible
به ما هم گفته بودن اگه شرایطتون جور میشه بیاین تا اینجوری هم خودتون یه آب و هوایی عوض کنین و هم بابایی موقع عقد کنار عمه جون باشه آره آخه برای هر خواهری خیلی مهمه که برادرش توی این لحظه مهم از زندگی کنارش باشه و بابایی هم سعی اش رو کرد تا برنامه هاش رو رو به راه کنه برای یه سفر یک هفته ای به مالزی، البته عمه مینو همیشه برای من هم مثل یک خواهر بوده و هست و همیشه منتظر این لحظه بودم که توی لباس عروس ببینیمش و میریم تا کنارش باشیم و از نزدیک براشون آرزوی خوشبختی کنیم و بهشون تبریک بگیم .
و این طوری شد که تو عزیز دلم اولین مسافرت با هواپیما که البته 8 ، 9 ساعت طول میکشه رو تجربه میکنی و البته اولین سفر به خارج از کشور برای هر سه تامون ! آخه دخترم زمان ما که امکانات نبود که تو دو سالگی بریم مالزی و .....
امیدوارم بهت خوش بگذره گلم و خیلی اذیت نشی و ما رو هم اذیت نکنی نمیدونم تو هواپیما واقعا چه عکس العملی خواهی داشت و همینطور اونجا، امیدوارم تغییر آب و هوا یعنی رفتن از دمای صفر یا 3 درجه بالای صفر به دمای 30 درجه بالای صفر اذیتت نکنه و بتونی خوش بگذرونی اونجا آب و هوای خاصی داره مخصوصا الان که فصل پر بارونشه به هر حال امیدوارم که به تو بیشتر از همه خوش بگذره! چون اگه تو خوش باشی همه خوشحالن...
مامان جون و بابا جون هم خیلی دلشون برات تنگ شده آخه دو ماهی هست که ندیدنت عمه مینو هم همین طور اون الان یک سال و نیم هست که ندیدتت پس یکشنبه 29 ام ساعت 9 و نیم صبح از مشهد به کوالالامپور پرواز میکنیم و دوشنبه شب 7 آذر ان شا الله برمی گردیم
دوستای گلم وقتی برگشتیم در اولین فرصت با خاطرات نیایش جون میام پیشتون ان شا الله همگی خوش باشید خدا نگهدارتون
اینم یه عکس از پاسپورت نانی جون:
راستی نانی جون هنوز نرفته یه Hello aunti راه انداخته که بیا و ببین !
کلاً تازگی خیلی بلبل زبون شده این قدر حرف میزنه که خدا میدونه
رشد انفجاری زبان در بچه های دوساله که میگن حقیقت داره واقعا خدا رو شکر