نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

ثمره ی عشق

این شب ها...

نگاهم رو به سمت تو، شبم آیینه ی ماهه دارم نزدیکتر میشم، یه کم تا آسمون راهه به دستای نیاز من، نگاهی کن از اون بالا من این آرامش محضو، به تو مدیونم این شب ها خدایا دوستت دارم، واسه هر چی که بخشیدی همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی بازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمارم نمی تونم فقط میگم، خدایا دوستت دارم تو دیدی من خطا کردم، دلم گم شد دعا کردم کمک کن تا نفس مونده، به آغوش تو برگردم تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی نمی خوام چتر دنیا رو، که تو بارون احساسی خدایا دوستت دارم کمکم کن این شب ها را که قدر نامیده ای ،قدر بدانم  ... کوفه، بر قامت مولا ایستاده بود؛ بی‏آنکه یک‏بار از خود بپرسد این ک...
17 مرداد 1391

رمضان ماه رسیدن به خدا...

رمضان آمد و              ابلیس را به بند کشیدند... رمضان آمد و            با خود                 نور و کرم                     رحم و امید به ارمغان آورد ... رمضان آمد تا قدر هم ، بیاید... و این ماه خداست              پس بیا تا به ضیافت برویم          &n...
30 تير 1391

لبخند یک فرشته

دختر گلم همیشه خنده رو بودی و هستی البته ، ولی خب کوچولویی هات به قولی خنده رو تر بودی یعنی با کوچک ترین چیزی خنده رو لبات می اومد و همه این حالتت رو خیلی دوست داشتن مامان جون همیشه می گفت مهری ها!یعنی متولدین ماه مهر خیلی خنده رو هستن خیلی خوشحالم که دختر خوش اخلاق و خنده رویی دارم خدا کنه خنده هیچ وقت از رو لبات محو نشه عزیزکم...توی کل عکس هات ، خنده خیلی خیلی زیاده ،اینقدر که خاله بعضی وقتا بهم میگفت از حالت های دیگه اش هم عکس بگیر دیگه همه آلبومش که شده خنده...و بیشتر وقتا هم کج می خندیدی مثل عمه مینو ...ولی کلا توی خواب خیلی زیاد نمی خندیدی، به ندرت پیش می اومد که توی خواب بخندی البته نوزادی هات بیشتر بود این حالتت ...
27 تير 1391

ای نهان از دیده ، دل جویای توست...

خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد هوای نفس نباشد ، همه هوای تو باشد خدا کند رهت افتد به منظر چشمم که سجده گاه نمازم ،به جای پای تو باشد خواستم شِکوه کنم به دلم بد آمد یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد حتم دارم کلماتش همه باران هستند حرف هایش به دل انگیزی قرآن هستند عطر صد گل چو مسیح از نفسش می بارد به چه روزی شود آن روز که مهدی (عج)آید اللهم عجل لولیک الفرج دگر بار نیمه شعبان، خجسته میلاد مولایمان فرا رسیده و باز دستهای خالی و چشم امیدمان به آستان پر مهر و عطوفت آن یار مهربان یا صاحب الزمان گرچه شرمساریم، امّا تو را دوست داریم ما را بپذیر و وجودمان را به عنایتی و نگاهی بنواز... عيد نيمه شعبان بر&n...
14 تير 1391

متشکرم

سلام به همه مهربونا و دوستای گلمون واقعا از لطف همگی و نظرات محبت آمیز شما دوستانم به وجد میام و متشکرم بابت پیام های تبریکتون  واقعا همگی عالی بودید و شایسته ی برنده شدن هر چند که مهم ارزش کاری هست که کردیم و اونم اینه که همگی از ته دل به باباهای مهربون و زحمت کش تبریک گفتیم ان شا الله که سایشون بر سر خانواده هاشون همیشگی باشه  و متشکرم از مدیریت محترم نی نی وبلاگ و همه دست اندر کاران ،که این فضای مجازی رو با خلاقیتشون زیباتر و صمیمی تر کردن و ممنونم از نظر خوبشون به نوشته ی ما که شد جزو یکی از برنده ها   و ممنونم از بابایی نیایشم که بودنش یعنی حضور سبز عشق ... همیشه باش بابا...
22 خرداد 1391

عیدتون مبارک

  از کعبه ی حق بانگ جلی می آید آواز خوش لم یزلی می آید   بشنو که سروش وحی سرمد گوید آغوش گشایید که علی می آید میلاد مولود کعبه و روز پدر بر همه باباهای مهربون و عزیز و زحمت کش مبارک ان شا الله سایه شون رو سر خانواده باشه همیشه تقدیم به تو مهربانم همسرم ،بابای مهربون نیایشم زنده باشی همیشه دوستت داریم ،روزت مبارک بابای مهربون و صبورم خیلی دوستت دارم روزت مبارک پدر شوهرم عزیز و زحمت کش و دلسوزم روز پدر بر شما مبارک ان شا الله همگی همیشه سالم باشید و سایه تون بر سر ما...   ...
15 خرداد 1391

السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)

السلام علیک یا بنت رسول الله  یا وجیهتا عند الله اشفعی لنا عند الله   اشک مولا وقتی کفن پیچید بر جسم کبودش  اشک تحسر ریخت مولا در نبودش پنهان ، شبانه پیکرش را دفن فرمود  خاک بقیع با غربتش از غصه فرسود  ام ابیها را لقب دادش پیمبر  زد بوسه بر دستان آن جوشنده کوثر  بانوی هر دو عالم و فخر زمانه حسنش دلیل هستی و نورش بهانه  اول قدم را در بهشت او می گذارد  با دست خود نقش وفا را می نگارد  امید قلب خستگان است و مریدان  مادر برای امت و مام شهیدان پیوسته از سوی خدا بر او سلام است  از ما درود بیکران و احترام است ... سروده : مامان بزرگ نیایش(مامان بابایی) ...
5 ارديبهشت 1391

اندازه ی دل سپردنی مهمانیم...

سلام دوستای خوب و مهربون و همیشه همراهم ببخشید اگه با پست های قبلی باعث ناراحتی تون شدم اصلا دوست ندارم وبلاگ نیایشم بوی غم بده ولی گاهی اوقات بعضی دلتنگی ها زورشون بیشتره... راستش چند روز پیش تصمیم داشتم از نیایش بنویسم از اینکه الان دیگه 10 روزی هست که اسمش رو یاد گرفته کامل بگه : من نیایشم... می خواستم صداش رو بذارم ، چون بالاخره موفق شدم صداش رو ضبط کنم آخه چند وقتی هست که شعر می خونه... اما قسمت نشد ... ان شا الله در اولین فرصت متاسفانه جمعه صبح خبر دار شدم که پدر بزرگم (پدر مامانم) به رحمت خدا رفتند... این چند روز خیلی درگیر بودم و حال و حوصله ی درستی نداشتم ... نمیدونم امسال چرا این طوری بود ...
7 اسفند 1390

عیدتون مبارک

ز یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان ‌آرا                         که رخت نور پوشاندند بر تن ، آسمانها را یکی صادق، یکی احمد یکی عالی یکی اعلا                          یکی بنیانگر مکتب، یکی آرنده مذهب یکی نور نبوت را به دل ‌ها تافت تا محشر                         &nbs...
21 بهمن 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد