نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ثمره ی عشق

عجـــــــــــــــب تحلیلی !

یه روز قبل از عید قربان با یه کاردستی خوشگل که خدا رو شکر به نسبت پارسالیت خیلی خیلی بهتر درست شده بود ، اومدی خونه و کلی برام تعریف کردی که گوسفند رو چه جوری قربونی میکنن!!!!!! (البته نا گفته نماند که متاسفانه یا خوشبختانه قربونی کردن گوسفند رو با جزییات تمام بعد از عروسی دیده بودی و کاملا تو ذهنت بود) خب من کلا هر جا بخوان مرغ و خروس و گوسفند و هر حیوون بیچاره ی دیگه ای رو سر ببرن فرار میکنم با چهار تا پا! ولی تو چهار چشمی ، اون شب نگاه میکردی و بعدشم با آب و تاب برا ی همه تعریف که چه جوری ....   بگذریم... امروز وقتی اومدم دنبالت دیدم دوباره با همون کار دستی اومدی بیرون از کلاس ! چیزی به روی خودم نیاوردم چون میدو...
27 مهر 1392

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده ...

ما برگشتیم... دوستای گلم ممنونم از همتون که همراهمون هستید همیشه و جویای احوال بازم تشکر فراوون از همه مهربونایی که تولد نیایشی رو تبریک گفتن ... خیلی دوستتون داریم ... خب بعد از چند روز سفر اونم با ماشین و گرفتن خستگی راه و جمع و جور ، امروز تونستم به عشق همین دوستای گلمون بیام و وبلاگت رو آپ کنم ... برای عروسی پسر خاله ی بابایی (که 18 مهر بود ) رفته بودیم تهران و چند روزی نبودیم .... عروسی خیلی خوب بود و بهت واقعــــــــــــــــــــــــا خوش گذشت نفسم ... خاله و دختر خاله و پسر خاله ی بابا که واقعا از ته دلم میگم مثل خاله و دختر خاله و پسر خاله ی نداشته ی خودم هستم و تو هم خیلی خیلی دوستشون داری ، بهت خ...
23 مهر 1392

رنگ عشق ...

  در و دیوار دنیا رنگی ست رنگ عشق خدا جهان را رنگ کرده است رنگ عشق و این رنگ همیشه تازه است و خشک نخواهد شد از هر طرف که بگذری لباست به گوشه ای خواهد گرفت و رنگی خواهی شد... اما کاش چندان محتاط هم نباشی شاد باش و بی پروا بگذر که خدا کسی را دوست تر دارد که لباس هایش رنگی تر است... عرفان نظر آهاری    . . .         نیایشم ، دخترکم دلم میخواد بدونی همیشه زمانی که روز تولد تو میرسه همه مون لبریز میشیم از یه حس قشنگ آخه روز خیلی عزیزیه برامون و دلمون میخواد بلند بلند بخونیم : امروز هوا دوباره حس قشنگی داره ... و 5 مهر امسال هم چهارمین بار ب...
7 مهر 1392

دختر پاییز که باشی ...

همیشه صدای پای پاییز را که میشنوم دلم جوری میشود انگار ! میدانی پاییز با دلم چه میکند دخترکم ؟! تا می آید انگار مهر می بارد از آسمان و زمین نوازشی می دهد روحم را عطر و بوی بارانش و آرامشی می آورد برایم روزهای رنگارنگش با خود !  پاییز انگار فصل عاشق هاست فصل راه رفتن های عاشقانه روی برگ های خشک و رنگارنگ خیابان های طولانی و البته چه عاشقانه تر است آن سمفونی ، زیر ِ پاهای کوچک تو ... دختر پاییز که باشی باید همیشه عاشق باشی و من هم عاشق پاییزم !  پاییز یعنی یک عمر خاطره ی رنگارنگ پاییز یعنی مهــــــــر پاییز را عاشقم... همان پاییزی که از من متولد شدی رویای رنگارنگ...
4 مهر 1392

اول مهرت مبارک عزیز دلم

 امروز دوباره اولین روز از پاییز خوشرنگ و اول مهر بود و تو با کلی ذوق و شوق و البته خواب آلودگی رفتی مهد و خیلی خوشحال بودی خب طبیعیه همه دوستات رو دوباره دیدی و با هم کلی خوش بودین تو که مثل من دغدغه های مادرانه یا شاید حتی دغدغه های بی خودی نداری که عسلم!!! خدا رو شکر که خوش گذشته بهت امیدوارم تا آخرش سال خیلی خوبی باشه  پارسال تو همچین روزی چه حال و هوای عجیبی داشتم بدون تو تو خونه کلی گریه کردم  وقتی امروز گذاشتمت مهد و اومدم بیرون که برم یه مادر رو دیدم که همین طور که سرش رو انداخته بود پایین و داشت میرفت اشکاش رو هم پاک میکرد دقیقا همون لحظه ی یه سال پیش خودم یادم اومد و دلم میخواست ...
1 مهر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد